سناریوی اصلاح طلبان از نامه خویینی ها [صفحه 1 از 2] 💥اختصاصی/ یادداشت وارده @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 نامه «خوئینی ها» به رهبر معظم انقلاب، بحث های مختلفی را برانگیخته است. بسیاری در مقام جواب و نقد بر آمده اند و بسیاری هم تعجِّب از این اقدام ناشیانه! جالب اینجاست که آش خوئینی ها آنقدر شور شده که بعضی اصلاح طلبان و اعتدال گرایان پر سر و صدا چون زیبا کلام، محمد قوچانی نیز در مقابل او موضع گیری کرده اند! موسوی خوئینی ها در ادوار مختلف در چهاردهه گذشته از مسئولین رده بالای نظام بوده و با همراهی همفکرانش در بر سرکار آمدن دولت های مختلف نقش اساسی داشته است و در صورت عدم موفقیَّت در به مسند رسیدن همقطارانش ، چاله های سنگینی برای رقبایش فراهم کرده است. فردی پر نفوذ و پر حاشیه! افکار عمومی خوئینی ها را نسبت به وقایع بسیار مهم بعد از انقلاب مسئول می داند و این اقدام او را فرار رو به جلو قلمداد می کند.امَّا در چرایی این اقدام عجیب سردرگم هستند،که چرا فرد سیاست مداری با مشی همیشه گی در سایه بودن ، از پشت پرده برون می آید ،در عمل به ظاهر ناشیانه دست به انتحار می زند؟ احتمالات مختلفی را می توان طرح کرد: «اشتباه محاسباتی و اقدامِ کور یا حرکت هدفند»، «اقدامی از روی بغض جریان چپ نسبت به نظام انقلاب،یا برای تبرِّی خود». و احتمالات دیگر . هر کدام از احتمالات فوق قابل بررسی است . البته در نگاه کلان کاملا محتمل است با سناریوی چند وجهی مواجه باشیم. سناریویی که چون پاذل از اجزای مختلفی تشکیل شده است و بدون در نظر گرفتن آنها نمی توان به مقصد نهایی پی برد! برای بدست آوردن آن لازم است جوانب را به دقَّت بررسی کنیم: 1- هرچند برخی «خوئینی ها» را به عنوان فردی رادیکال می شناسند ، فردی که گروه فرقان را محصول تفکراتش می دانند. امَّا در واقع او مرد پشت پرده یا به عبارت واضح تر «پدر معنوی اصلاحات» قلمداد می شود. اطلاح طلبان با تمام اختلافاتی که دارند ، حتما او را به عنوان نظریه پرداز برجسته اصلاح طلب تلقی می کنند. در بسیاری از اوقات از او مدد گرفته اند.مرد پر نفوذی که در ریاست جمهوری و فتنه های مختلف بعد از انقلاب نقش پر رنگ داشته است. 2- نقد و حمله به خوئینی ها باید نقد به کلیت اصلاحات و نقد به عملکرد او در چهل سال بعد از انقلاب باشد ،آیا اصلاح طلبان چنین امری را بر می تابند؟ یا صرفا اقدامی رادیکال از روی اشتباهات نظام قلمداد می کنند؟! 3- هرچند برخی می خواهند اختلافات او با آقای هاشمی را برجسته کنند ، امَّا همگان آگاهند که اصلاح طلبان و پدر معنویشان و مآقای هاشمی در حمایت از در سال 92 ، هم قسم شدند. 4- اصلاح طلبان نزدیک به سه دهه زمام امور کشور را بدست داشته اند. و بیشترین منفعت اقتصادی و سیاسی را از مناصب حکومتی و قدرت داشته اند. و صد البته با سیاست بازی بیشتر از هر کسی آشنا هستند! 5- تقریبا تمام اصلاح طلبان در سال 92، پشت روحانی صف کشیدند و به مردم وعده بهتر شدن اوضاع را دادند. 6- بهشت زمینی وعده داده شده اصلاح طلبان در عمل روزگار تنگنای معیشتی بی نظیری برای ملَّت به دنبال داشت؛ دلار بیش از 600 درصد رشد داشته . بیکاری افزایش ، کسب و کار کاهش و نان از سرسفره مردم رخت بربسته از همین رو مردم از آنها به شدت ناراضی هستند. 7- اردو گاه اصلاح طلبان در آخرین انتخابات ، متحمل شکست سنگینی شدند و مردم به طور کامل به آنها پشت کردند. 8- بخاطر ضعف مدیریت آنها و فشار های اقتصادی آمریکا که قسمت عمده آن محصول رویه های اشتباه دولت مطبوعشان است ،اوضاع اقتصادی کشور در شرایط نابسامانی قرار گرفته است. 9- با توجه به شرایط موجود ، شکست اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 قطعی است مگر اینکه طرحی نو در اندازند و از تکنیک های تازه جنگ روانی کمک بگیرند! 10- کارنامه اصلاح طلبان ، در این چهل سال عیان می کند که از هر فرصت و گفتمانی برای حفظ قدرت استفاده می کنند. روزی به اسم مخالفت با آمریکا و روزی به اسم مذاکره با آمریکا. زمانی به اسم حکومت قانون و اعتماد ملی و زمانی به اسم جامعه مدنی. ایَّامی سوار بر رای های میلیونی و ایَّام دگر با شمشیر علیه رای ملَّت. صبحی به اسم لبیرالیسم و شبی با «مارکس ماسک زده» ! پس تنها ترین راه برای حفظ قدرت طراحی سناریوی پیچیده و چند وجهی است.آنها دو مشکل اساسی دارند: 1-مستقیما نمی خواهند ونمی توانند به مردم جواب گو باشند و لذا فاقد پایگاه اجتماعی و مقبولیت حداقلی اند 2-بخاطر کارنامه سیاه نمی توانند با حاکمیَّت چانه زنی کنند و از ترس حذف کامل از چرخه حکمرانی به دست مردم، به شدت ترسیده اند. @rozaneebefarda ادامه👇