شهاب ثاقب
کالبدشکافی یک شبهه سیاسی
[صفحه 7 از 10]
نگرانکننده این است که این زخمها و کاستی ها باعث شود که این اعجاز تاریخ و این حرکت بلند مردان تاریخساز و فرزندان خمینی را نبینیم و تحول انفسی آزادگان جهان را نبینیم. لبنان و یمن و فلسطین و غزه و شام و عراق را نبینیم. تغییر معادلات جهانی را نبینیم. آمادگی انسانها برای یک انقلاب جهانی را نبینیم.
به خدا این ها روشنفکری و فرهیختگی نیست. این طرح ، دقیقا طرح مورد نظر دشمنان اسلام و انقلاب است.
ندیدن نقاط قوت یک ملت بزرگ که در اوج همه دشمنیها و کینهتوزیها توانسته خودش را حفظ کند و دست از عزت و ایمان و آرمانش برندارد و قدرتهای سرکش و وحشی جهان را به ستوه آورد ... انصاف و فرهیختگی نیست.
انکار توانمندی نظامی و موشکی و دفاعی یک امت که با خون دل صدها هزار شهید و با تدبیر مستقیم رهبر بزرگش به دست آمده ... در خوشبینانهترین حال شوخی است.
مشاهده زخمها و ضعفها و کاستیها نباید چشم ما را به قوت و عظمت و شکوه ببندد.
چرا تصور میشود نمیتوان هم دستاوردهای با ارزش انقلاب اسلامی را محفوظ داشت و هم در جامعه عدالت را برپا ساخت؟ چرا علت مشکلات مذکور مقابله با استکبار دیده شده و راهکار برون رفت از آن، تقیه و سازش و تسلیم؟ چرا به جای اینکه الگوی مقاومت را در داخل هم گسترش دهیم، بر ترک مقاومت رأی میدهیم؟ کجای این تفکر به منطق و تدبیر و عقل نزدیک است؟
تلخی نابسامانیها در مقابل تلخی پشیمانی
این نابسامانیها در کشور اسلامی ما بسیار تلخ است. و برای همه ما نگران کننده است؛ اما نگرانکنندهتر این است که با دیدن این نابسامانیها از اصل و اساس انقلاب و حرکت شورانگیزی که آغاز کردهایم پشیمان شویم.
نگرانکننده تر این است که با مشاهده این زخمها و کاستیها، نسبت به نهضت پرثمر خمینی که قرار است تا زمینهسازی ظهور یعنی اصلاح کار جهان و محو همه بدیها و زشتیها و تبهکاریها و ظلمها ازجمله محو اسراییل از نقشه جغرافیای عالم و قطع طمع آمریکا از چپاول جهان پیش برود کماعتقاد شویم.
نگران کنندهتر این است که این نابسامانیها ما را از دیدن آن همه امتیاز و عظمت باز دارد و نیمه پر لیوان را فراموش کنیم.
یک اسب راهوار تنومند را به خاطر اینکه گوش و دمش آسیب دیده و ظاهرش مقداری زشت شده است نباید از میان برد. باید بر او سوار شد و تاخت تا به مقصد رسید و به نق و ناله دشمنانی که این زشتی ظاهری را دستمایه دزدیدن آن قرار دادهاند نباید اعتنا کرد.
و اما محافظت بر اخلاق و انسانیت برخی توصیه میکنند برای حفظ اخلاق و انسانیت در جامعه خودمان دست از استکبارستیزی برداریم.
اینان باید توجه کنند که همین اسلام و همین امام علی امام الاخلاقیین به همان اندازه که به آداب و ظرایف اجتماعی حساسیت و دقت دارد، به اینکه ریشه بداخلاقیها را باید خشکاند هم توجه دارد. فرمان امام علی به ادامه جنگ بعد از نیزه کردن قرآن در صفین، آموزش همین موضوع و نشاندادن مراتب ارزشهای اخلاقی بود.
یک دزد راهزن میتواند با پاکیزه نگاهداشتن دست و صورت و لباس خود و تلاش برای رعایت نظم و نظافت ارزشهای اخلاقی را رعایت کند. یک زن بدکاره هم ممکن است با وفاداری بر وعده خود و حضور به موقع بر سر قرار، یا حفظ زبان خود از کلمات پلید ارزشهای اخلاقی را رعایت کند. ولی خانه از پایبست ویران است، خواجه در بند نقش ایوان است.
همان خدایی که به اخلاق فرمان داده و همان عقل و فطرتی که رعایت خوب و بد را به ما آموختهاند، توصیه میکنند کسانی را که بساط بداخلاقی و ظلم را گستردهاند و باب اهانت به کرامت انسانها را در ابعاد جهانی گشودهاند و بنای هدم همه ارزشهای انسانی را دارند و هدم بنای ایمان و اخلاق را هدف گرفتهاند ... از شرارت و پلیدی بازداریم و اجازه گسترش این همه سیاهی و پلشتی و بیاخلاقی را در دنیا ندهیم.
این گونه نشود که ما در ابعاد کوچک و در مقیاس ارتباطات میان فردی دایم به فکر رعایت اخلاق و آداب باشیم اما راس و اصل و ریشه و محور شرارت و بیاخلاقی را به رسمیت بشناسیم.
برکندن ریشههای بدی و بداخلاقی هم خود یک ارزش اخلاقی است (فقاتلوا ایمه الکفر؛ انهم لا ایمان لهم)؛ این هم عین اخلاق است. حوضی که کرم زده را نمیتوان با بیرون آوردن و کشتن تک به تک کرمها پاکسازی کرد. علاج کلی نیاز دارد.
ما اخلاق را در عرض استکبارستیزی و قسیم آن نمیدانیم و ورود به عرصه استکبارستیزی را توبه از اخلاق نمیشناسیم؛ استکبارستیزی و درافتادن با ایمه کفر در یک حرکت تاریخی و جهانی عین اخلاق است و یکی از شاخههای مهم اخلاق شمرده میشود. این را در عصر امام خمینی آموختهایم.
گسترش عدل و ایمان در جهان و جهاد کردن برای برانداختن نظام بداخلاقیهای کلان از دایره اخلاق و ارزشهای اخلاقی خارج نیست.
@rozaneebefarda