حاشیه بر دیدگاه های جناب آقای سیدمحمدجواد علوی [صفحه 3 از 3] 4) بی اعتنایی به مسائل اساسی جهان اسلام از مسئله فلسطین گرفته تا موضوع تکفیر و هجوم به حرم اهل بیت(ع) و عادی سازی روابط با رژیم غاصب و قرآن سوزی و اهانت به پیامبر و دامن زدن به اختلافات داخلی در جهان اسلام و صدها موضوع خرد و کلان دیگر در پیش چشم ماست که سکولارهای حوزوی در مقابل آن روزه سکوت گرفته اند! 5) یک فراز از این سخنان حاوی مطالب نامناسبی است که انتظار می رود گوینده محترم در صدد تدارک آن برآید. ایشان با اشاره ضمنی به نظریه اولوالامر بودن خلیفه طاغوت در منظر عامه، گفته: «آنکه به نظر این آقایان سکولار است حوزه‌های دیگران است که اطاعت از هر کسی را واجب می‌دانند.» این سنخ قرینیت سازی ها، تالی فاسدها و ملزومات نامناسبی دارد که معلوم نیست برای بیان کدامین مقصد و مقصود مطرح شده است. 6)ایشان در دفاع از سیاسی بودن حوزه شیعی به بزرگانی چون میرزای شیرازی، آخوند خراسانی و میرزای نائینی، اشاره کرده است که از قضا سخن جریان انقلابی حوزه با سکولارهای حوزوی نیز همین است که چرا برخی مدعیان فضل و دانش و اخیرا مرجعیت و ریاست دینی، از سیره و سلوک آن بزرگمردان فاصله گرفته اند. ایشان حتمن می داند که حضرت امام خمینی در رساله ولایت فقیه خود، مرحوم نائینی را یکی از پیشگامان تبیین این موضوع در میان متاخرین از علمای امامیه دانسته است لذا از این جهت، جناب ایشان باید کارنامه فضلای مورد نقد را با عملکرد و مواضع صریح آن بزرگان مقایسه کند تا به میزان فطانت و درستی مدعای انقلابیون صحه بگذارد. 7) کسی پرداختن به مسائل پیشین را ملازم با سکولاریسم نمی داند که اگر چنین باشد مقام معظم رهبری و امام خمینی نیز همزمان با تذکار نسبت به خطر سکولار شدن حوزه ها، نباید به آن مباحث می پرداختند! بلکه مسئله آن است که جریانی در قم(بعضا عامدانه و بعضا از روی جهل) تلاش دارد، بدنه فضلای حوزه را از پرداختن به مسائل مستحدثه منصرف یا غافل سازد و بدین صورت حوزه را از مناسبات سیاسی-اجتماعی داخلی و بین المللی حذف کند. آیا این قبیل اقدامات، تلازمی با سکولار کردن حوزه ندارد؟! 8) ایشان می گوید «ما هم منجمد نیستیم بگوییم پنجاه‌ودو کتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداریم و دیگر کتابی لازم نیست...شما بیایید کتاب جدید بیاورید؛ بحث‌های جدید لازم داریم.» سخن این است چرا جناب ایشان و همفکران شان این دغدغه را ندارند که بر اساس مسائل جدید، کتاب جدید بنویسند؟ چرا از دیگران مطالبه می کنند؟ صرف منجمد نبودن کافی است؟ آیا صرفا دعوت از دیگران برای طرح مباحث جدید، به معنای منجمد نبودن است؟ ایشان با تمسک به برخی تعابیر خاص، مدعی شده اند «بعضی فکر می‌کنند فقط در حوزه درس خارج اگر کسی مثلا کتاب قضا بگوید خیلی خوب و است اما اگر کتاب حج یا صلاه بگوید است.» خوب است جناب ایشان بفرمایند دقیقا چه کسی چنین مدعاهای واهی را مطرح کرده است؟ یکی از روش های استخفاف طرف بحث آن است که مدعای او را به نحو سخیف و نادرست بازگو کنند و بعد مورد هجو قرار دهند! تمسک به این روشها در شان فضلای حوزوی نیست و با اخلاق اهل بیت(ع) سازگاری ندارد. 9) ایشان می گوید: «ما به اسم اسلامی کردن نظریات بعضی از آقایان فقها را وارد کردیم؛ اما است.» خب چرا به نحو تفصیلی و عالمانه به مسئله وارد نمی شوید که اشتباهات معلوم شود؟ صرف طرح ادعاهای مبهم، چه چیزی را اثبات می کند؟ موضوع بانکداری اسلامی در ابتدای دهه شصت و در زمانه ای مطرح شد که بزرگانی مانند آیت الله صافی در شورای نگهبان حضور داشته اند. آیا این بیانات تعریضی به این بزرگان محسوب نمی شود؟ 10) جناب ایشان می فرماید لازمه بحث های اجتماعی آن است که «زمینه برای ورود حوزه و بحث اساتید باشد؛ نروند که آقا این بحث را دیگر نکن؛ این‌جور نباشد؛ باشد.» حرف بسیار بجایی است اما خوب است ایشان بفرمایند تا کنون یقه چه کسی را گرفته اند و از بحث آزاد منع کرده اند؟ مگر نه این که مطالبه مقام معظم رهبری در باب ، سالهاست بر زمین مانده است؟ کارنامه جریان انقلابی عقل گرا کاملا روشن است اما: از آن سو، چه کسانی به صرف برخی دیدگاه های (فرضا شاذ) مرحوم علامه فضل الله، در قم پیاده روی راه انداختند؟ چه کسانی کرسی درس اخلاق را به صرف یک دیدگاه خاص تاریخی تعطیل کردند؟ چه طیفی مرحوم دکتر صادقی را منزوی و اشتهاردی ها و علامه عسکری ها را مهجور کرد؟ کدام جریان حوزوی نسبت به برخی دیدگاه های آن روحانی غیرایرانی بیانیه شبه تکفیر صادر کرد؟! کدام جریان در قم با تئوریزه کردن فرهنگ فحاشی به مقدسات مخالفان ، زمینه بحث علمی و هدایت آنان را سلب می کند؟ حتما خوب به خاطر دارید که انقلابیون در این امور دخیل نبوده اند! @rozaneebefarda