تأخیر جایز نیست سعدالله زارعی @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 واکنش ایران به اقدام تروریستی علیه دانشمند برجسته هسته‌ای و موشکی جمهوری اسلامی اگر در روزهای آینده رخ دهد، اهمیت اساسی دارد و تأخیر در آن هزینه‌هایی متوجه ما می‌کند. بر این اساس یک خط سیاسی در خارج کشور و داخل ایران به راه افتاده تا نشان دهد اقدامی صورت نخواهد گرفت و یا این اقدام به زمان دیگری موکول گردد. در این خصوص باید گفت: 1- ادبیات بعضی از شخصیت‌های سیاسی مبنی بر اینکه اقدام به عملیات تلافی‌جویانه حق ایران است و این کار در «زمان مناسب» خود انجام می‌شود و جمهوری اسلامی بنا ندارد در زمین نتانیاهو بازی کند، به «ایران اقدامی نخواهد کرد» ترجمه شده است؛ چرا که این ادبیات شباهت آشکاری با بیانیه‌هایی دارد که اقدام واکنشی به زمان مناسب محول گردیده، اما هیچ‌گاه اقدامی صورت نگرفته و یا اقدامی متناسب و معادل نبوده است. البته اگر واژه و ادبیات «زمان مناسب» درست ترجمه شود، می‌تواند به معنای «هم‌اینک» و «در زمانی کوتاه» هم باشد ولی از آنجا که این واژه مبهم است دامنه‌ای از هم‌اینک تا آینده‌های دور دارد، به ادبیات رایج ارجاع داده شده و معنای «فعلاً نه» و «در زمان نزدیک نه» پیدا کرده است. این ادبیات در عین حال سبب می‌شود تا دشمنی که پس از اقدام جنایتکارانه، نگران واکنش جدی ایران بود، به حدی از اطمینان از عدم واکنش ایران برسد که درباره جنایت خود به تبلیغات معکوس روی بیاورد. این تبلیغات معکوس از یک طرف معطوف به توجیه اقدام تروریستی خود است که نتیجه آن ترور شخصیتی شهید پس از ترور جسمی اوست و نمونه‌هایی از این را در روزهای اخیر شاهد بودیم و از طرف دیگر معطوف به قدرت‌نمایی و پوشاندن ضعف مفرط خود در برابر جبهه مقاومت است و نتیجه آن مشروعیت‌زایی برای خود و نهادهای امنیتی جنایتکار در داخل اسرائیل است. 2ـ چند روز است که در رسانه‌های اسرائیلی خطی دنبال می‌شود مبنی بر اینکه این آخرین اقدام تروریستی اسرائیل در داخل ایران است. روز جمعه گذشته مقاله‌ای از سوی مؤسسه مطالعات امنیت ملی رژیم صهیونیستی با عنوان «آیا ترور می‌تواند اسرائیل را به اهداف خود برساند» به چاپ رسید و در آن این سؤال مطرح شد که آیا ترور عناصر برجسته می‌تواند روند را تغییر دهد و با استناد به مواردی مثل جایگزینی آیت‌الله مجاهد سیدحسن نصرالله به جای شهید حجت‌الاسلام سیدعباس موسوی، نتیجه گرفت که ترور نمی‌تواند اسرائیل را به هدف برساند و هزینه‌های این اقدام، بسیار بیشتر از نتایجی است که می‌گیرد. کما اینکه همیشه وقتی دستگاه امنیتی اسرائیل شخصیتی از مقاومت را ترور کرده است، دستگاه تبلیغاتی برای آرام کردن فضای انتقامی طرف مقابل، دست به تحلیل‌هایی از این دست زده است. آیا می‌توان باور کرد که میان دستگاه امنیتی و دستگاه سیاسی رسانه‌ای اسرائیل تفاوت وجود دارد؟ واقعیت این است که رژیم صهیونیستی، رژیمی یکپارچه است و واحدهای آن یک مأموریت را دنبال می‌کنند. 3- همزمان با این مسئله، «الیوت آبرامز» مسئول پرونده ایران در کاخ سفید، این خط را دنبال کرد که: «ایران تمایل ندارد در هفته‌های باقی‌مانده از دولت ترامپ و پیش از سوگند ریاست‌جمهوری بایدن با انتقام گرفتن، مذاکرات احتمالی با دولت بعدی آمریکا و لغو تحریم‌ها را به خطر بیندازد. ایران دنبال کاهش تحریم‌های آمریکاست و هر تصمیمی که می‌گیرد با احتیاط خواهد بود.» عبارت آبرامز از یک‌سو از نگرانی آمریکا از واکنش جدی ایران حکایت می‌کند و از سوی دیگر از همدستی آمریکا با رژیم اسرائیل در عملیات ترور اخیر و در ممانعت از واکنش جدی ایران خبر می‌دهد. ایجاد ارتباط بین یک موضوع واقعی و حق مسلم که واکنش جمهوری اسلامی به ترور شهید دکتر فخری‌زاده است، با یک موضوع خیالی که آغاز دور جدید مذاکرات میان ایران و آمریکاست، با هدف وارد کردن فشار داخلی به جمهوری اسلامی برای «خویشتنداری» است. آنان با طرح مذاکره برای رفع تحریم‌ها، در نظر دارند جریان ساده‌لوح یا... مذاکره‌جو در ایران را وادار به اعمال فشار به جمهوری اسلامی برای عدم واکنش به جنایت اسرائیل نمایند. عبارت آبرامز مبنی بر اینکه «ایران تمایل ندارد واکنشی نشان دهد»، در متن خود دو نکته دیگر هم دارد؛ آمریکا چه در ماه‌های پایانی دولت ترامپ و چه در ماه‌های آغازین دولت بایدن، نمی‌تواند به اقدام قاطع احتمالی ایران واکنش نشان دهد. از این رو آبرامز به جای ادبیات دستوری از عبارت تحلیلی استفاده کرده و البته از جیب ایران حرف زده است! نکته دوم این است که او در این عبارت وانمود کرده است که - حداقل- آمریکا با جناحی و شخصیت‌هایی در داخل حکومت ایران تماس دارد و در این تماس‌ها برای او ثابت شده است که ایران به دلیل موجهی! درصدد واکنش به اقدام تروریستی اخیر اسرائیل علیه خود نیست. @rozaneebefarda 👇ادامه