رسوایی ظریف؛ دزدی یا قمار سیاسی؟! مروری بر پشتوانه‌های سیاسی/تاریخی ماجرای [صفحه ۶ از ۱۲] 💥اختصاصی روزنه/ پست ویژه @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 رونمایی از چهره‌ای دیگر؛ دیاکو حسینی کیست؟ تا این‌جای ماجرا نقش حسام‌الدین آشنا به عنوان رئیس مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌جمهوری عامل، یا یکی از عاملان پروژه تاریخ شفاهی دولت روشن شد. پیش از این نیز گفتیم که معاون پژوهشی مرکز بررسی‌های استراتژیک یعنی محمد فاضلی یکی از مجریان مصاحبه با محمدجواد ظریف بوده است. در کنار این دو چهره، بد نیست که نامی از چهره‌ای مرموز یعنی « » ببریم. او کارشناس ارشد مرکز بررسی‌های استراتژیک و مدیر برنامه مطالعات جهانی مرکز بررسی‌های راهبردی ریاست جمهوری است.(اعتماد آنلاین 5اردیبهشت1400) خوانش دیدگاه‌های تخریبی او علیه حاج قاسم سلیمانی و سپاه قدس در این روزها پرفایده است. مغز سخنان محمدجواد ظریف در صوت چند ساعت منتشر شده؛ مقصرانگاری سردار سلیمانی و سپاه قدس در ناکامی برجام بدفرجام بود. جالب است بدانید که این «مقصرانگاری» پیش از این در مقالات دیاکو حسینی قابل مشاهده است و پیشینیه پروژه تخریب حاج قاسم به نفع ظریف را کاملا نمایان می‌کند. دیاکو حسینی و مقصرانگاری شهید سلیمانی در ضعف‌های دیپلماتیک دیاکو حسینی در مقاله «دیپلماسی عمومی در بخش دفاعی» 30دی1396 پس از خاتمه حاکمیت داعش ادعا می‌کند که سطح محبوبیت ایران در منطقه بسیار نازل است و لازم است که با دیپلماسی عمومی این محبوبیت افزایش یابد. هرچند ادعای او در خصوص سطح محبوبیت ایران قابل اتکا نیست اما با فرض پذیرش این ادعا، طبیعی است که دستگاه دیپلماسی وظیفه اصلی در مدیریت افکار عمومی بین‌المللی در خصوص کشور را داشته باشد اما دیاکو حسینی با توجیهاتی عجیب مقصر اصلی را سپاه قدس جلوه می‌دهد و توپ را به زمین مجاهدین تازه از نبرد بازگشته می‌اندازد. او در این مقاله می‌نویسد: «سپاه قدس ستون فقرات پیروزی‌های نظامی ما در عراق و سوریه بود و همچنان می‌تواند در دستیابی به پیروزی سیاسی نیز موثر باشد. در این مرحله، مهارت‌های نظامی و مستشاری سپاه کمکی برای رسیدن به این هدف نمی‌کند؛ در عوض ضروری است که سپاه به مهارت‌های دیپلماتیک و به مراتب ظریف‌تری متوسل شود که با این اهداف تناسب دارند. نخستین گام در به نمایش گذاشتن این مهارت‌ها، موفقیت در تسخیر قلب‌ها و ذهن‌ها و پذیرش سپاه قدس در افکار عمومی جهان عرب است. دلایل قانع کننده‌ای وجود دارد که سپاه پاسداران در این مجال به اندازه کافی موفق نبوده است.» او در ادامه مقاله خود مرزهای استدلال علمی را جا به جا کرده؛ بدون آن‌که نظرسنجی معتبری در خصوص میزان محبوبیت سپاه قدس داشته باشد این‌گونه می‌نویسد: « متاسفانه نظرسنجی معتبری در تشخیص میزان محبوبیت سپاه قدس/ پاسداران در جهان عرب وجود ندارد اما می‌توانیم فرض بگیریم که دیدگاه افکار عمومی جهان عرب نسبت به جمهوری اسلامی ایران، شاخصی برای ارزیابی نگاه آنها به سپاه هم هست. طبق نظرسنجی موسسه Pew در دسامبر ۲۰۱۷، بین سه قدرت منطقه‌ای ایران، ترکیه و عربستان سعودی، ایران کمترین محبوبیت را در تونس، اردن و لبنان دارد.» جناب کارشناس ارشد در انتهای مقاله خود پیشنهادهایی را می‌دهد که یکی از عجیب‌ترین آن‌ها؛ گفت و گوی مستمر و تفصیلی سردار سلیمانی با رسانه‌های غربی است. رسانه‌هایی که وابستگی آشکاری با سرویس‌های جاسوسی دولت‌هایی دارند که سردار سلیمانی وسط جنگ با آن‌هاست: « بر اساس نظرسنجی دانشگاه مریلند در سال گذشته، سردار قاسم سلیمانی در قلب سپاه پاسداران، به عنوان محبوب‌ترین چهره ایران در داخل کشور شناخته شد. این امتیاز برجسته‌ای است که می‌باید در بیرون از مرزها به نمایش گذاشته شود. مصاحبه‌های سردار سلیمانی با شبکه‌های تلویزیونی و روزنامه‌های معتبر در غرب و جهان عرب در تلطیف تصویر مبهم، آزار دهنده و رازآلود از محبوب‌ترین سردار ایرانی و بکار بستن استراتژی قانع‌سازی در دیپلماسی عمومی سپاه مفید است.» به عبارت بهتر دیاکو حسینی به سردار سلیمانی پیشنهاد می‌دهد(شاید هم فشار می‌آورد) که وسط درگیری با نظامیان آمریکایی و انگلیسی با جاسوس-خبرنگارهای آمریکایی و انگلیسی بنشیند و چهره رازآلود خود را برای آن‌ها رمزگشایی کند. یک سؤال فرعی هم از جناب دیاکو : مگر محبوبیت داخلی سردار سلیمانی به خاطر مصاحبه‌های او با رسانه‌های داخلی بود؟! اساسا آن شهید عزیز چند مصاحبه با صدا و سیما و رسانه‌ها و روزنامه‌ها داشت؟ محبوبیت شگفت‌انگیز سردار سلیمانی از طریق راه‌های ژورنالیستی و رسانه‌ای مرسوم ، که آقای حسینی و آشنا و ظریف به آن عادت دارند، به دست نیامده بود البته فهم این مطلب برای این جماعت سخت است ولی عموم مردم از جان و دل آن را درک می‌کنند. @rozaneebefarda ادامه👇🏽