خرده‌جریان اعتدال و تفسیر حزبی از آیات قرآن کریم [صفحه 7 از 10] نکته محتوایی: آقای مرتضی آملی در بخشی از سخنرانی خود گفت: «همه موجودات بر اساس اعتدال به کمال‌شان می‌رسند» اما او در سراسر سخنرانی خود هیچ سخنی در خصوص مفهوم‌شناسی اعتدال مطرح نکرد؟ آیا از نگاه او اعتدال به معنای عدالت است؟ اگر نیست فرق عدل و اعتدال چیست؟ آشفتگی مفهومی در کلمات آقای مرتضی آملی به آشفتگی تبیینی نیز انجامید. او در بخش دیگری از سخنان خود در تبیین مصادیق اعتدال در جهان هستی گفت: «در گوشه‌ای از جهان سرماست در گوشه دیگر گرماست. گوشه‌ای از جهان خرمی است گوشه‌ای دیگر خزان است.»اما این عبارت‌پردازی‌ها با تبیین مصادیق عدالت تکوینی نیز سازگار است چراکه خداوند متعال در سراسر گیتی بر اساس نظام عدل، قوه را به فعل می‌رساند و هر ذره‌ای جلوه‌ای از جلوات حضرت حق را به خود می‌بیند. پس این شیوه تبیینی آقای آملی سطحی است و با نوع نگاه وی که جهان‌بینی خود را بر اساس اعتدال می‌چیند سازگار نیست. به طور مثال آیا از نگاه جناب آملی سیاره مریخ که هیچ خرمی ندارد یک سیاره افراطی و عاری از اعتدال است؟ یا در مناطقی از پهنه گیتی که خلأ وجود دارد و درون آن نیز رمز و رازی نهفته است، منطقه‌ای تفریطی است؟! 2.تطبیق‌های غیردقیق آقای مرتضی آملی در سخنرانی خود پس از طرح نکات کلی و استشهاد به برخی آیات قرآن کریم تطبیقاتی را نیز مطرح کرد. او در بخشی از سخنان خود می گوید: « سر اینکه امروز جامعه خودمان را این جور متلاطم می‌بینیم این جور طوفان زده و در مقابل این طوفان سهمگین فضاهای مجازی این‌گونه پراکنده‌اند، در مقابل این دشمنی‌ها و ناآرامی‌هایی که در جهان علیه کشور و مملکت و نظام است، ما ناآرام می‌بینیم. شقاق را نفاق را دورویی و چند رویی را در جامعه خودمان می بینیم برای این است که جامعه به فرهنگ اعتدال نرسیده است خودش را به یک نظام اجتماعی اعتدالی نرسانده است» پس با توجه به این سخن وی،مام مشکلات و گرفتاریها و حتی دشمنی ورزیدن دشمنان همه و همه به عدم اعتدال جامعه ما باز می گردد اما سوال اینجاست که آیا تنها عامل ایجاد مشکلات و هرج و مرج عدم اعتدال است؟ گاهی اوقات مفاهیم مثبت که هیچ‌کس در ارزشمندی آن تردیدی ندارد توسط جمعی خاص مصادره می‌شود و در جایگاه و اهمیت آن مبالغه می‌شود که ظاهرا کلیدواژه اعتدال نیز از همین قبیل است. فارغ از مبالغه؛ حتی اگر اینگونه باشد که تمام مشکلات جامعه به عدم اعتدال بازگردد؛ آیا تنها علت عدم اعتدال، مسلمینِ جامعه هستند؟ یا امکان دارد جامعه در مسیر اعتدال سیر کند اما موانعی از جمله دشمنی کردن دشمنان اسلام باعث این گرفتاری ها باشد؟ که اگر اینطور نیست و در همه جا و همه زمان نفس مسلمین مقصر تمام هرج و مرج‌ها و نابسامانی‌ها بوده‌اند پس چه توجیهی برای سختی‌ها و مشکلاتی که بر خاندان اهل بیت علیهم السلام وارد شده است می توان داشت آیا معاذالله ایشان هم از مسیر اعتدال خارج شده بودند؟ پس امکان دارد که در مواردی سختی ها و مشکلات و انحرافات ناشی از خروج از اعتدال نبوده باشد و باید برای غرض ورزی دشمنان و مانع گذاری آنان و عوامل دیگر هم سهمی قائل شد. @rozaneebefarda