حسین قدیانی؛ عذرخواهی یا استبصار!؟ آنگونه که قابل پیش‌بینی بود، قدیانی از یادداشت موهن خود علیه علامه عذرخواهی کرد! با اینهمه اما جایگاه او به‌طور جدی ضربه خورده است. او نشان داد که در هر دو ساحت مبانی و تطبیقات، به‌طور جدی دچار خلا است و این خلأ، خطای سیاسی و خط‌ناشناسی را در پی دارد. و طبیعی است که امثال او دیگر صلاحیت پرچم‌داری بصیرت سیاسی برای انقلابی‌ها را ندارند؛ چه اینکه تا راهرو نباشی، کی راهبر شوی! با اینهمه، حسین قدیانیِ فرزند شهید و پرشور، گذشته‌اش برای همه قابل احترام است، برای حال و حُسن عاقبتش اما باید دعا کرد و صدالبته، همه حزب‌اللهی‌ها از بزرگ و کوچک‌شان نیاز به دعا برای عاقبت‌بخیری دارند. علامه مصباح اگر بودند، حتما پدرانه در آغوشش می‌کشیدند، به نقدهایش به دقت و با نهایت متانت گوش فرامی‌دادند، به پدر شهیدش ابراز ارادت و به مقامش غبطه می‌خوردند، به سؤالات و شبهاتش صبورانه، پدرانه و مستدل پاسخ می‌گفتند و برایش از ته دل دعا می‌کردند و به او التماس دعا می‌گفتند. مشکل آن است که در فضای سیاسی غبارآلود و ناسالم که رسانه‌های غربگرا ساختند و برخی قدرت‌جویان سیاست‌زده شبه‌انقلابی نیز بدان دامن زدند، فاصله گفتمانی و گسست نسلی در جبهه حزب‌اللهی‌ها و انقلابی‌ها ایجاد شده است و نتیجه آنکه حسین قدیانی‌ها هرگز درک دقیق و درستی از علامه مصباح‌ها به دست نیاورده‌اند! علامه مصباح‌ها هم فرصت و فضای مصاحبت با فرزندان دلبند جریان انقلابی را نیافتند که آفتاب حسن و کمال‌شان بر ایشان بتابد و غبار سوءتفاهم و سوءظن را بروبد! باشد که این نقیصه جبران شود! @rozaneebefarda