افغانستان تکه جدا شده از ایران، در چنگال @rozaneebefarda 🔻🔻🔻 چند وقتی است که اخبار تحولات افغانستان در صدر اخبار منطقه قرار گرفته است؛ به مرور بر اغلب مناطق مسلط شده و دولت مستقر این کشور در آستانه سقوط قرار گرفته است. مردمان مظلوم و نجیب افغان، خصوصا شیعیان، دوباره پابرهنه و خانه‌به‌دوش و هراسان، آواره کوه و بیابان شده‌اند. خانه‌ها ویران می‌شود، خون‌های مظلومان برزمین ریخته می‌شود، شالوده نظم و امنیت نیم‌بند موجود درهم می‌شکند و تحولات اخیر، خبر از آینده‌ای مبهم می‌‌دهد. طالبان در چند سال اخیر، به موازات تحرکات نظامی و توسعه قلمرو خود، تلاش‌های دیپلماتیک را نیز به‌طور جدی دنبال کرد و هم‌زمان با مذاکره با همسایگان مؤثر خود، خصوصا چین و ایران، مذاکرات پنهان و آشکار با آمریکا و روسیه را نیز دنبال کرد. اکنون با سناریوی سیاسی پیچیده و چندلایه‌ای از سوی این گروه مواجهیم که قضاوت در مورد آن اصلا آسان نیست. اینکه دولت روحانی که به دنبال تحمیل برجام‌ منطقه‌ای بر کشور بود با طالبان دل و قلوه رد و بدل کند، امری به غایت متناقض با شعارهای آنان بود اما عرصه سیاست خارجی در نگاه طیفی از سیاست‌مداران وطنی، جولانگاه عملگرایی و صرفا ابزار تأمین منافع است. گذشته از عملکرد دولت که مورد نقد فراوان قرار گرفته، در این روزها با کمال تعجب با طیفی از کنش‌گران سیاسی مدعی انقلابی‌گری مواجهیم که برای توجیه رویکرد جدید ایران در مواجهه با طالبان، این گروهک بدسابقه و جنایت‌پیشه را جنبش اصیل منطقه می‌خوانند و مدعی تغییر آنان می‌شوند و وعده در امان ماندن مردم و خصوصا شیعه از گزند آنان می‌دهند و در عین حال هم ژست دینی و انقلابی می‌گیرند و هم داعیه‌دار شناخت تحولات افغانستان و ماهیت واقعی طالبان هستند! اینکه در سطح وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی، سپاه قدس و سایر نهادهای قانونی نظام، مذاکره یا روابط یا قرار و مداری با یک گروه شبه‌نظامی خطرناک انجام پذیرد، البته پذیرفتنی است؛ خصوصا اگر با لحاظ مصالح عالیه کشور و مردم و تأمین امنیت و منافع ملی ایران صورت گرفته باشد اما؛ این امر هرگز نباید به تطهیر گروهک تروریستی و اسلام‌ستیز و خون‌ریز طالبان منجر شود. کج‌فهمی و کم‌خردی و خشونت و خون‌ریزی در ذات و ماهیت طالبان نهفته است؛ حتی اگر با سایر مسلحین غائله سوریه، خصوصا داعش تفاوت بسیار داشته باشند، بازهم از حیث فکری منحرف و از حیث عملی جانی و مجرم و اهل فجور و فاجعه‌آفرینی اند. ایران اسلامی و انقلاب اسلامی با این قبائل خشک و خشن و کج‌اندیش و منحرف، هیچ نسبتی ندارد؛ ما تابع امامی هستیم که برای مبارزه با شاه و آمریکا هم حاضر نشدند مبارزه مسلحانه را در ایران تأیید کنند، در عین حال که اجازه استفاده از وجوهات برای خانواده مجاهدان فلسطینی سنی‌مذهب را دادند‌. مبارزه با آمریکا و هر نیروی اشغال‌گر دیگر، موجه و محترم است اما این‌که امروز گروهک طالبان علیه مردم افغانستان و دولت قانونی این کشور(با همه انتقاداتی که به‌ برخی عناصر وابسته آن وجود دارد) تفنگ به دست‌ گرفته، هیچ‌گاه قابل توجیه نیست و اگر موضع‌گیری‌های احساسی و عملگرایانه برخی انقلابی‌ها موجب شود در داخل و خارج از ایران، طالبان را به انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی منتسب کنند، اجحافی بزرگ به نظام و امام خواهد بود. اگر این دوستان عجله به خرج ندهند، زودا که عناصر عملگرا و سکولار و غرب‌زده خود برای توجیه برخی مراودات مقطعی با طالبان وارد میدان می‌شوند و آنوقت دیگر بهانه‌ای برای انگ زدن به جریان انقلابی برای دفاع از طالبان بدسابقه و بدآتیه، و مهم‌تر از آن، بهانه برای اتهام‌زدن به نظام باقی نمی‌ماند؛ زیرا بهانه‌جویان به جای انتقاد و شبهه‌افکنی، خود در معرض حمایت از یک گروه منحرف برآمده‌اند و باید نسبت به مواضع خود پاسخگو باشند. @rozaneebefarda