بازی سیاسی سروش محلاتی با مواضع و آثار شهید بهشتی
نقدی بر سخنان اخیر محلاتی در خصوص جایگاه احزاب از دیدگاه شهيد بهشتی
اختصاصی
@rozaneebefarda
🔻🔻🔻
▫️وجود احزاب در قانون اساسی جمهوری اسلامی به شکل مشروط تایید شده است. طبق اصل 26 قانون اساسی فعالیت احزاب نباید خارج از موازین اسلامی یا ناقض استقلال، آزادی یا وحدت ملی باشند.
آیا از منظر قانون اساسی این احزاب هستند که باید خط مشیها و سیاستهای کلان کشور را طراحی کنند؟
یا برای تضمین بیشتر دقت و ثبات سیاستهای کلی که از جایگاهی تعیین کننده برخوردارند، ترتیبی دیگر در قانون اساسی پیش بینی شده است؟
مطابق اصل ۱۱۰ قانون اساسی، تعیین سیاستهای کلی از وظایف رهبری است.
سروش محلاتی در سخنان اخیر خود پیرامون تحزب در جمهوری اسلامی، مدعی شده نظام برخلاف اندیشه شهید بهشتی با قدرت گرفتن احزاب موافق نیست، در نتیجه از نظر شهید بهشتی، باندهای قدرت جای احزاب را پر خواهند کرد و اکنون حاکمیت با همین معضل مواجه است!
او میگوید باندهای قدرت شکل گرفته پیرامون شخصیتها، آنان را به سمت منافع خود کشانده، سیاستهای اصلی کشور را رقم میزنند.
به گمان محلاتی سیاستهای کلی نظام به جای آنکه توسط رهبری که فقیهی خبره و عالمی آگاه به زمانه و برخوردار از مشاوران و نهادهای ذیصلاح هستند، تشخیص و به قوای کشور ابلاغ شوند، باید از سوی احزاب تعیین، و با رأی مستقیم مردم تأیید و اجرایی گردند!
با این وجود معلوم میشود که امثال محلاتی د واقع با جایگاه و اختیارات قانونی و شرعی ولایت فقیه در اداره کشور مشکل دارند و لذا او آزادی أحزاب و گروه ها را به گونهای پر رنگ مطالبه میکند که با اصل ۱۱۰ قانون اساسی در تعارض قرار گیرد.
اصلی که در بند اول و دوم آن تعیین سیاستهای کلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت و نظارت بر حسن اجرای آن سیاستها، جزو وظایف و اختیارات رهبری شمرده شده است.
اینکه فقیه زمانشناس با استفاده حداکثری از ظرفیت کارشناسان، به تبیین این سیاستها بپردازد، قطعا اطمينان بيشتري به صحت و ثبات اين سیاستها در پی خواهد داشت و همين نيز از نگاه و دغدغههای اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی در مشروح مذاكرات قابل استفاده است.
چنین نسبتهای غیرمستند به شهید بهشتی در حالی مطرح شده که ایشان به معنای واقعی کلمه به نظام اجتماعی، اقتصادی و سیاسی اسلام و اسلام حداکثری معتقد بود و بر این باور بود که اگر مردم مسلمان ایران در امر حکومت سهیم و فعال باشند، انقلاب از آسیب ها مصون مانده، هر چه بیشتر به سمت اجرای احکام الهی حرکت خواهیم کرد. لذا معیارهای اسلامی را حدود احزاب برمیشمرد:
«
باید همه معیارهای اسلامی را در هـمه حـال رعایت کنیم، اگر این طور نشد، اینجا به جای اینکه محل عبادت باشد، لانـه شـیطان خـواهد بود.»(سید محمدحسین بهشتی، میراث اهل قلم، ص۱۱)
اما با این وجود محلاتی بارها ادعا کرده اقتضای آزادی و حاکمیت ملی آن است که مردم حق دارند حتی کلیات قانون اساسی و دین رسمی ایران اسلامی را نفی و دگرگون سازند، این نگاه از آن جهت عجیب است که آن را از موضع و در لفافه اصطلاحات فقهی بیان میشود و عجیبتر آن که آن را مستند به فکر اسلامی بزرگانی همچون شهید بهشتی نیز میسازد، با این که معترف است شهید بهشتی به مبانی ولایت فقیه باور داشت!
از نظر شهید بهشتی در موضوع تحزب جامعه اسلامی با جوامع مارکسیستی و لیبرالیستی دارای تفاوت آشکار است:
«
جـامعه اسـلامی، نـه چون جامعه های دربسته اردوگاه مارکسیسم است که انسان را در پشت دیوارهای آهنین نـگهدارند و نـه چون جامعه لیبرال غربی است که بازار مکاره عرضه بی ضابطه آراء و افکار باشد و دراین باره به راستی، جامعه اسـلامی نـه شرقی است، نه غربی.»(آزادی های اجتماعی در نگاه شهید بهشتی، فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامی، سال دوم شماره ۴ و ۵، ص۱۷۵)
البته محلاتی تلاش میکند این تصریحات را کمرنگ جلوه دهد!
متأسّفانه جناب محلاتی نهایت تلاش خود را جهت زمینهسازی برای کاهش اختیارات ولی فقیه به کاربسته و در واقع تلاش میکند با سخنانی که جایگاهی در فقه ندارد، برای دولتمردانی که در طول این سالیان، عملا مسیری مغایر با سیاستهای کلی نظام و انقلاب پیمودهاند، توجیهات شبهفقهی تولید کند و با انتساب آنها به بزرگانی چون شهید بهشتی، ادعاهای خود را موجّه جلوه دهد.
چندی پیش بود که جناب محلاتی به امام خمینی(ره) نیز نسبت داد که ایشان مطلق جمهوری، حتی اگر فردی مثل رضاخان در رأس آن باشد را حکومتی صحیح میدانستند، با آنکه به تصریح امامخمینی، حکومت جمهوری منهای حدود اسلامی، باطل و قوانین آن در عرض قوانین الهی و شرکآلود است.(کتاب ولایت فقیه، ص۴۴)
عجیب است که با این حجم از تحریفات آشکار، و افشای آن توسط برخی فضلای حوزوی، جناب سروش محلاتی با اعتماد به نفسی ویژه، بازهم بر استمرار رویه نادرستش اصرار دارد!
@rozaneebefarda