🍃✨ داستــان‌ڪوتاه پندآمــوز✨🍃 ➖ میگن جهانگیری هم برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری اعلام آمادگی نمودند و فرمودند من حق شما راخواهم گرفت!!😒 ➕ یه بنده خدایی از روستا گوسفندی برای فروش به شهر می برد . به گردن قوچ زنگوله ای آویزان کرد و با طنابی گردن قوچ را به دم خرش بست و حرکت کرد. ➖بین راه دزدان زنگوله را باز کردند و به دم خر بستند و قوچ را بردند خر هم با چرخاندن دمش و صدای زنگوله خرکیف شده بود. ➖بعد از چند متر یکی از دزدان جلوی مرد روستایی را گرفت و گفت : ⁉️چرا زنگوله به دم خر بستی کدام عاقل این کار را میکند؟؟ ➖روستایی ساده پیاده شد دید ان مرد درست می گوید. 😢گفت : من زنگوله را به گردن قوچ بسته بودم. ➖دزد گفت : درست میگویی. قوچی را در دست یک نفر دیدم به آن سوی می برد.خر را به من بسپار و برو به دنبال گوسفندت. ➖مرد روستای خر را به دزد سپرد و مدتی را به دنبال گوسفند گشت اما خسته و نا امید به جایی که خر را به دزد داده بود برگشت دید اثری از خر و آن مرد نیست ! 😔با دلی شکسته و خسته به سمت روستا حرکت کرد. ➖بعد از طی مسافتی چند نفر را در حال استراحت در کتار چاهی دید داستانش را برای آنها بازگو کرد. ➖یکی از انها گفت: ان شاالله جبران میشود و ادامه داد ما چند نفر تاجریم و تمام سکه های ما در کیسه ای بود که افتاده در چاه چنانچه شنا بلد باشی در چاه برو و کیسه را بیرون بیاور ما هم در عوض پول قوچ و خر را به تو میدهیم. 😔روستایی ساده دل بار سوم هم گول دزدان را خورد و لباس خود را به دزدان داد و به ته چاه رفت بعد از کمی جستجو بیرون آمد ولی نه اثری از دزدان بود نه از لباسهایش... ...................و اما پند داستان.................... 👌درست انتخاب کنین این بار اگر در انتخابات گول دزدان را بخوریم حتی لباسمان را از تنمان در می آورند...😒 😁 👈 اینجا کلیک کنید 👉