امام زمان وگریزبه حضرت زینب غم عشقت مرا بیچاره کرده دل تنگ مرا صد پاره کرده هوای دیدن روی تو یک عمر مرا در کوچه ها آواره کرده یابن الحسن ، یابن الحسن به تنگ آمد دلم از این جدائی عزیزم جان جانم کی می آئی سراپا از غم هجر تو دردم بیا ای نازنین دورت بگردم آقا به جان عمّه ات زینب بیا (نام عمه ی امام زمان حضرت زینب آمد) آقا خیلی عمه اش را دوست دارد حتی فرموده اند: به شیعیان و دوستان ما بگویید که خدا را به حق عمه ام، حضرت زینب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزدیک گرداند. همان عمّه ای که در کوچه های مدینه دنبال مادر می دوید. به طفلیت پیر و جوان گریه کرد چشم زمین قلب زمان گریه کرد تو دیدی آتش زدن خانه را سوختن لحظه ی پروانه را تو دیده ای نقش گل یاس را نشانده ای بر جگر الماس را تو نوبهار خود خزان دیده ای تو داغ مادر جوان دیده ای نمی دانم کدام روضه را بخوانم که نام زینب نباشد هر روضه را بخوانیم نام زینب است، مدینه زینب، کنار بستر مادر زینب، کوفه کنار بستر بابایش علی زینب، کنار طشت پر از خون امام حسن زینب، کربلا زینب، خیمه گاه زینب، قتلگاه زینب، دمّ دروازه ی کوفه زینب، تو مجلس یزید زینب، خرابه ی شام زینب، اربعین کربلا زینب، همه جا زینب است. امّا وقتی برگشت مدینه، از بس داغدیده، عبدالله بن جعفر زینب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داری زینب را نشناسی ! زینبی که داغ شش برادر دیده است امام زمان (عج) @roze_daftari