🥀🥀🥀🥀🥀 روضه_حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها مداح احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم 🔸بر أحمد و بر آل محمّد صلوات 🔸بر هشت و چهار نور سرمد صلوات 🔸هر کس صلوات می فرستد یکبار 🔸ده بار خدا بر او فرستد صلوات 🌾[[ اللهم صل على فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها والسر المستودع فیها بعدد ما احاط به علمك.]] 🌾(السلام علیک یا ام کلثوم س یا بنت امیرالمومنین ع یا بنت فاطمه الزهرا س) ♦️این شیرزن که اسوه بُوَد مثل مادرش ♦️فرزانه است و زینب کبری است، خواهرش ♦️در عصمت و عفاف بخوانش چو فاطمه ♦️در منطق و کلام ببین مثل حیدرش ♦️بیهوده نیست زینب صغری لقب گرفت ♦️آتش گرفته خرمن دشمن ز آذرش ♦️ دشمن به کاخ هم نبُوَد در امان از او ♦️با این که هست گوشه‌ی ویرانه، سنگرش ♦️این خطبه نیست، صاعقه خوانش که شعله زد ♦️بر تار و پود هستیِ خصمِ برادرش ♦️«کلثومِ» دل گرفته و یک کاروان اسیر ♦️جز خواهرش نمانده کسی یار و یاورش ♦️می‌گوید از شقایق و از لاله‌زارها ♦️آن صحنه‌ها هنوز بُوَد در برابرش ♦️بر بوم سینه‌های پُر از سوز می‌کشد ♦️تصویری از شکستن نخل تناورش ♦️اشکش مدام می‌چکد از چشم روزگار ♦️وقتی که یاد می‌کند او از صنوبرش شاعر: حسن_واشقانی_فراهانی(سائل) ⬅️امروز برا خانم ام کلثوم بلند بلند گریه کن..بخدا گریه هاش کم از زینب نبود.. قربون دلت برم خانم جان.. قربون غربتت بشم بی‌بی جان.. این خانم هم مثل بی‌بی زینب خیلی چیزهارو دیده.. خیلی مصیبت هارو دیده.. میخ در و آتش کشیدن در رو دیده.. اگه اونجا بی‌بی زینب دید مادر بین درو دیوار بوده این خانم هم دیده.. دیده مادر به بستر افتاده.. غسل شبانه مادر دیده.. 🔹آخ گردیده بود قنفذ همراه با مغیره 🔹او با غلاف شمشیر این تازیانه میزد.. ⬅️بمیرم برا دردای دلت خانم جان.. (دیگه چی دیده) سحری که امیرالمومنین ضربت به فرق مبارکشون اصابت کرد شب منزل خانم ام کلثوم بودند.. (دیگه چی؟) اگه زینب پاره های جگر برادر دیده،  خانم ام کلثوم هم دیده.. آی کربلائیا تو کربلا کنار زینب بوده حتما همه صحنه ها رو باه خانم زینب دیده.. اسارت دیده.. ⏺خانم ام کلثوم دم دروازه کوفه وقتی اسرا رو وارد کردند..نگاه کرد دید مردم دارن نگاه میکنند..فریاد زد، ای کوفیا چشماتونو ببندید..مارو نگاه نکنید.ای وای.. خطبه ایراد کردند..یه وقت نگاه کردند دیدند زنهای کوفه دارن ناله میکنند گریه میکنند.. فرمود وای بر شما..مردانتون تو کربلا مردای مارو کشتند..حالا شما دارید گریه میکنید..بخدا این اسارت و شهادت ذلت نیست..اینا مقامات و درجاته برا آخرت ما.. یه لحظه هم تو کربلا خانم ‌گریه کرده.. ⬅️شب عاشورا..ابالفضل نگهبان خیمه هاست..هی تو خیمه ها میگرده..هر کسی نوایی داره.. رباب بچه شو بغل گرفته،، میگه علی فردا ببینم برا بابات چه میکنی.. (اونطرف نجمه،،از این طرف دید اصحاب به هم میگن فردا اول من میرم اون یکی میگه نه من اول میرم) بی‌بی زینب پسراشو آماده میکنه.. یه وقت آقا ابالفضل اومد جلو خیمه ام کلثوم..دید داره گریه میکنه..زانوای غم بغل گرفته صدا زد خواهر چی شده چرا داری گریه میکنی.. فرمود عباس جان فردا عاشوراست هرکسی براحسین یه هدیه ای داره زینب بچه هاشو... رباب علی اصغرو.. اما من دستم خالیه..فردا شرمندهٔ داداشم حسینم.. میگن عباس دستاشوانداخت گردن خواهر.. خواهرم گریه نکن منم غریبم.. فردا دست منو بگیر ببر محضر حسین.. بگو داداش اینم نوکر منه،  غلام منه، هدیهٔ منه ازم قبول کن.. ⬅️(دیگه کجا گریه کرده خانم..) بعد از شهادت سه ساله ابی عبدالله..تو خرابه..دیدن خانم ام کلثوم هی نشسته رو پا میزنه..گریه میکنه..بی قراری میکنه.. زینب صدا زد خواهر این همه راه اومدیم، ندیدم اینجور شیون کنی.. (چی شده خواهر) (تو باید کمک من بچه هارو آروم کنی..باید بقیه رو ما آروم کنیم..چرا اینطور میکنی) ♻️صدا زد خواهر دست خودم نیست..میدونم داغ رقیه برا تو هم سنگینه..ولی یه چیزیه منو خیلی میسوزونه.. (چیه ام کلثوم) صدا زد آخه دیشب رقیه اومد رو پام نشست..گفت عمه پاهام درد میکنه ..عمه گوشم درد میکنه..عمه اینقدر زدن بدنم درد میکنه..یاد درد دل های نازدانه حسینم می افتم نمیتونم گریه نکنم.. ⬅️قربون ناله های دلت بی‌بی جان.. کنج خرابه ناله میکرد گریه میکرد.. خدااا..به اشک. و آه و ناله خانم رقیه(باب الحوائجه) امید هیچ کسی رو ناامید نکن دستتو بلند کن ناله بزن بگو یا حسین. لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀 @roze_daftari