🏴درسوگ حضرت هادی🏴 امام هادی علیه السلام درمدینه متولدشد،هشت ساله بود که پدربزرگوارش به شهادت رسیدوبه امامت رسید. درمدینه محبوب قلبهابود، ازجانب والی مدینه و دشمنان،ظلم وآزاربسیاری به ایشان وخاندان وشیعیانش می رسید. وبالاخره ازحسادت وکینهٔ دشمنان اهل بیت، نامه های بسیاربه متوکل لعین دادندکه اگرتورا حاجتی به مدینه ومکه هست،اوراازمدینه بیرون ببر. امام هم،درنامه ای به متوکل لعین،چنین نوشتند: «فرماندارمدینه،به من،آزار و اذیت میرساندوآنچه دربارهٔ من نوشته،دروغ محض است» سپس، آن سنگدل گروهی را به خانه امام فرستاد،ابتداخانهٔ حضرت راتفتیش کردندوچیزی جز قرآن وکتاب و...نیافتندو ایشان رادرمیان اندوه و شیون مردم ، به همراه خانواده اش،به سامراء تبعیدکردند! این امام،مظلوم،بیشترین مدت امامت ۳۳ ساله شان رادرسامراء، وتحت نظربودند. ابتدای ورودبه سامراء، ایشان رادرمنزلی پَست که جایگاه گدایان وغریبان بی نام ونشان بودو« خان الصعالیک» نام داشت،جای دادند. صالح بن سعیدگوید چون امام رادراین منزل دیدم گفتم این ستمگران خواهندکه نورتو را خاموش کنند.. ایشان فرمودند کسی را که خدامقامش را بلندکرده است بااین هاپست نمیشود.. پس ازآن امام رابه خانه ای که دراردوگاه نظامی( عسکر) بود، منتقل کردندتا جاسوسان، ایشان رابیشتر،تحت نظر داشته باشندبه نقلی، امام آن خانه راازصاحبش خریدندکه هم اکنون مضجع شریف ایشان درآن است. ازناحیه متوکل لعین واطرافیانش ظلم واهانت بسیاربه ایشان میرسید. شخصی بنام بطحایی ملعون، اخبارکذبی به متوکل لعین فرستاد؛که ایشان درخانه اش سلاح واموال بسیارمخفی کرده است ،آن ظالم دستوردادکه مأموری مخفیانه به منزل امام رود. شبانه، ازبام به منزل امام داخل شد،امام درحال عبادت بودند و فرمودند: همه جارا بگردچون چیزی نیافت به نزدآن ظالم باز گشت وگزارش دادوبه نزد امام آمدوعذرخواست، امام فرمود: وسیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون.... باردیگرچنین شدوخبرکذب به آن لعین دادنددستورداد جمعی بی خبربه منزل امام روندپس آنان شبانه به منزل امام هجوم آوردند وآن مظلوم راکه درحال قرائت قرآن بودپای پیاده ،درحالی که خود،سواره بودند،،نزدمتوکل لعین مست،درمجلس شراب آوردندوآن لعین جام شراب به ایشان تعارف کرد... حضرت فرمود:والله هرگز شراب داخل گوشت وخون من نشده،مرامعاف کن... ایشان شعری درمذمت دنیا فرمودندکه مجلس را دگرگون کرد... آن ملعون بارهاحضرت رازندانی نمودبارهاقصد جان حضرت رامی کرد وازهراهانتی به ایشان کوتاهی نمی نمود،برای تکریم وزیرخوددستوداد،،، درروزبسیارگرمی،هردو سوارمرکب شده وبقیه بزرگانش و همچنین امام هادی علیه السلام،دررکابش پیاده روند تابه این وسیله،شأن امام راکم کند. باتعب بسیارعرق ازسر وروی مبارک حضرت، میریخت، حاجب آن ظالم ازامام پرسیدچراشماخودرابه تعب می اندازید؟فرمود:غرض اینهاتحقیرمن است ولیکن حرمت بدن من نزدخداکمتر ازناقه صالح نیست! تابالاخره متوکل لعین به هلاکت رسیدو...ودرآخر،معتز لعین عباسی ازمحبوبیت امام بین مردم،هراسیدو ایشان رامسموم نموداز شدت آن سم حضرت ازپاافتاده وبیمارشدند و عمرشریفش به۴۵ نمیرسید. ودرمقابل چشمان فرزندش، امام حسن عسکری،به شهادت رسیدند. فرزندمظلومش امام حسن عسکری درمصیبتش گریبان چاک کردبدن ایشان راغسل وکفن نمودوبرآن نمازگذارد. وبدن مطهررابیرون حجره گذاشت، واولادمتوکل لعین، به آن امام مظلوم تسلیت گفتند!!! معتزلعین برای عوامفریبی، دستوردادبدن رازمین گذاشتندوبرآن نمازخواند، وحضرت رادرخانه ای که درآن زندانی بود،دفن کردند و محل زیارت عاشقانش شد.🏴🏴🏴🏴 آجرک الله یا بقیة الله فی مصیبة جدک علی بن محمد الهادی🏴🏴