🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 و مناجات امام زمان(عج) ترکیبی امام زمان و حضرت زینب (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان 🔸غم عشقت مرا بيچاره کرده 🔸دل تنگ مرا صد پاره کرده 🔸هواي ديدن روي تو يک عمر 🔸مرا در کوچه ها آواره کرده يابن الحسن ، يابن الحسن 🔸به تنگ آمد دلم از این جدائي 🔸عزيزم جان جانم کي مي آئي 🔸سراپا از غم هجر تو دردم 🔸بيا اي نازنين دورت بگردم ⬅️آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد حتي فرموده اند: به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد. نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است. عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند. خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟ صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه... حسین... ♦️او می دوید و من میدویدم ♦️او سوی مقتل من سوی قاتل ♦️او می نشست و من میدویدم نشستم ♦️او دوی سینه من در مقابل ♦️او می برید و من میبردیم ♦️او از حسین سر من از حسین دل ⏪عبدالله کجا بودی ببینی زینب چگونه لب به رگهای بریده گذاشت... کاروان وارد مدینه شد تا رسیدند مقابل قبر پیامبر دیدند زینب آمد جلوی قبر آقا صدا زد السلام علیک یا جدا یا رسول الله... آقا جان من زینب توام... یه روز از مدینه با حسین رفتم و امروز بی حسین برگشتم.. یه روز با ابالفضل رفتم... یه حرفی زد دل همه رو آتش زد... گفت آقا جان برات یه سوغاتی آوردم... زینب چی آورده؟؟؟ یه کاری کرد زینب که دوست و دشمن به حال زینب گریه کردند. نگاه کردند دیدند پیراهن خونین حسین و انداخت روی قبر پیغمبر. .. حسین آرام جانم..حسین روح وروانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 ۱۴۰۳/۲/۵