واحد سنتی شب هشتم
ای ساقی لب تشنگان
ای قاری قرآن من ، دسته گل پرپر ، ای وای علی اکبر
پشتم شکسته از غمت ، ای شبه پیغمبر ، ای وای علی اکبر
افتاده ای روی زمین، سرو خرامانم ، نور دو چشمانم
با گریه بالای سرت ، بابا زَنَد بر سر ، ای وای علی اکبر
برخیز و حالم را ببین ، آرام جان من ، تازه جوان من
بابا چگونه رفتنت را من کنم باور ، ای وای علی اکبر
بابای پیرت گشته از ، این درد پهلویت ، شرمنده رویت
هم گریه بر تو می کنم ، هم بر غم مادر ، ای وای علی اکبر
راحت شدی از روزگار ، سرو رشید من ، تشنه شهید من
کُن جای بابا نوش جان ، تو زمزم و کوثر ، ای وای علی اکبر
واویلتا ، واویلتا ، خندد به حال ما ، یک کربلا بابا
تو اربا اربا گشته ای ، بابا شده مضطر ، ای وای علی اکبر
قوت ندارد تا بَرَد ، جسم تو را تنها ، تا خیمه گه بابا
جانی نمانده جان تو ، دیگر در این پیکر ، ای وای علی اکبر
برخیز عصای دست من ، شد وقت بی یاری ، کن آبرو داری
ای غیرت الله آمده ، عمه درین لشکر ، ای وای علی اکبر
#محمد_حسین_رحیمیان