واحد سنتی شام غریبان
ای ساقی لب تشنگان
امشب زمین و آسمان ، از غصه گریان است ، شام غریبان است
در کربلای بی حسین ، زینب پریشان است ، شام غریبان است
آه از نهاد این زمین تا عرش اعظم رفت ، سلطان عالم رفت
جسمش به گودال و سرش در کوفه مهمان است ، شام غریبان است
کرده قیامت کینه ها ، از حیدر کرار ، شد غصه ها بسیار
وقت جسارت کردن ِ سم ستوران است ، شام غریبان است
زینب کند گریه برین ، تن ها که شد بی سر ، یا روضه مادر
در آتش دیوار و در ، هر خیمه سوزان است ، شام غریبان است
عباس با غیرت کجاست ، شد خیمه ها غارت ، ای وای ازین غربت
امشب چه غوغایی به پا ، در این بیابان است ، شام غریبان است
گشته رباب خون جگر ، بی طفل و گهواره ، رفته ز کف چاره
از طفل شش ماهه مگر ، دل کندن آسان است ، شام غریبان است
وای از رقیه که گره ، خورده به کار او ، چشم انتظار او
کعب نی و ویرانه و خار مغیلان است ، شام غریبان است
غارت شده پیراهن و ، انگشت و انگشتر، ، زهرا زند بر سر
بعد از حسین فاطمه غم ها فراوان است ، شام غریبان است
#محمد_حسین_رحیمیان