۱۳ از سوز و داغ هجران،زینب بود پریشان ای شیعیان مولی،آمد شب غریبان وا غربتا واویلا۲ زینب عزیز زهرا،بی یاور است و تنها اهل حرم به گریه،در بین جمع اعدا وا غربتا واویلا۲ بر روی خاک صحرا،خورشید دین فتاده زینب کنار گودال،با سوز غم ستاده وا غربتا واویلا۲ هفتاد و دو شهیدند،کشته ی راه دینند از این همه مصیبت،اهل حرم غمینند وا غربتا واویلا۲ اهل حرم خدایا،بی یاور و حبیبند با دیدن شهیدان،بی صبر و بی شکیبند وا غربتا واویلا۲ از بهر خواهرانش،دیگر نمانده یاور اهل حرم بگویند،حسین غریب مادر وا غربتا واویلا۲ اهل حرم چو زینب،غربت نموده احساس در علقمه فتاده،بی دست جسم عباس وا غربتا واویلا۲ صحرا شده چه غمناک،حسین با تن چاک سر در بدن ندارد،افتاده بر روی خاک وا غربتا واویلا۲