یا حجت بن الحسن ای نور دیده عزای جدّ غریب تو رسیده ای اُمید همه سرت سلامت مهدیِ فاطمه سرت سلامت واویلا واویلا آه و واویلا... مسموم ِ زهر جفا شد امام ِ ما گریان شد از غربتش حیدر و زهرا گرچه از داغش هر دیده پُر آب است غصه ی ما از آن بزم شراب است واویلا واویلا آه و واویلا... گریه کن ِ این دو غم شد هر خاص و عام یک بزم شراب اینجا یکی هم در شام اولاد زهرا با چشمان ِ گریان لبهای خونین و چوب خیزران واویلا واویلا آه و واویلا...