بابایی‌ خیال کردی قهرم حالا اومدی واسه آشتی نمیگی چرا رفتی و ما رو تنها گذاشتی عزیزم ═══════❖═══════ بابایی‌ رقیه بمیره که بالای ابروت کبوده مگه گریه کردی که اینجور سر و روت کبوده عزیزم ═══════❖═══════ سر جاش دیگه نیست حواسم واویلا ببین پاره پارست لباسم واویلا ═══════❖═══════ یه چند وقتیه که گرسنه خوابیدم یه کم نون میاوردی واسم واویلا مگه گریه کردی که اینجور سر و روت کبوده عزیزم