بند هشتم حماسه بی زن و زن بی حماسه بی معناست که بر سر شهدا، دست حضرت زهراست چو کوه در وسط قبر نوجوان شهید اگر چه در جگرش داغ عصر عاشوراست چو کوه چادر خاکی به سر، دل مادر به جستجوی نشانی ز خاک کرب و بلاست چنان شکوه دماوند در غم فرزند چنین صلابت نستوه، ناب و بی همتاست گذاشت صورت فرزند را به سینه‌ی قبر به خاک گفت که این نوجوان حبیب خداست کنون که بار امانت به خاک می سپرد به سربلندی دردانه‌اش سرش بالاست چه شیر کوه زنی، مثل مادرش زهرا(س) صبور و شکرگزارست و در دلش غوغاست شکوه زینبی و صبر اشرف السّادات نماد و جلوه‌ی ایثار مادر شهداست گلم رسید، سرافراز و روسپیدم کرد به شانزده غزلش مادر شهیدم کرد