#روضه_حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حجتالاسلاممیرزامحمدی
روضه دوم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
تا دم مرگ این رو دائما ،هر وقت مشرّف میشی به زیارت میگی:
آقاجان، نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه ...
به خدا اربعین که اومدن ، آخرین زیارتشون شد
دیگه نتونستن کربلا برگردن ...
آنقدر کنار این قبور مطهر ناله زدن
سه روز اونقده ضجه زدن ، که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن
دستور دادم سوار بشن
به سمت مدینه حرکت کنیم
همه سوار شدن
اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ....
الله اکبر
روز یازدهم هم، آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ...
چه جوری جداش کردن؟؟
من از شما می پرسم
مگه یه بچه ی 13 ساله ، چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟
اما نوشتن :
فَاجٰتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب، فَجَرُّوهٰا عَن جَسَدِ أبیها ....
به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد
اما خیلی ساده بگم،یعنی
این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن .....
اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه
دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه ،
رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود:
اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا .....
قافله رسید به مدینه
روز جمعه بود، وارد مدینه نشدن
بشیر آمد وارد مدینه شد
هی صدا زد :
یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها
تو خونه هاتون دیگه نمونید ....
چرا ؟؟؟
آخه
قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْراراً .....
فقط یه جلوش رو اشاره کرد
چه جوری کشتنش؟؟
اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ
وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناةِ یُدارُ
قافله به استقبال آمدن
به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ....
چی جوری وارد مدینه شدن ،بماند
هر کی رفت سراغ یه بانویی
زن ها اومدن نزد سکینه .
همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی ،زینب سلام الله علیها
یه پیراهن پاره پاره
یه پیراهن غرق به خون
سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد
سفره ی روضه رو پهن کرد ...
دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ...
اومدن سراغ سکینه ...
گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟
فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد ....
سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب
خوشگذرانی و مِی گُساری بودن
ما رو به طنابی بسته بودن......
آی حسین .........
====================
✍کانال متن روضه های حجتالاسلام میرزامحمدی
🆔
@rozehayemirza_matn