باغبان در باغ بود اما دو دستش بسته بود پیش چشمان تر او دلبر و دلدار سوخت آنکه گلبرگ شقایق بر رخش جا می گذاشت بهر یاری کردن مولای خود خونبار سوخت https://eitaa.com/rozeneshinan 🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴🔴