نمیابم میان تاجداران چون تو شاهی را که شاهان هم نمیابند چون تو سر پناهی را اگر انکار دوزخ کرده‌ام حب تو علت بود که مهرت بسته روی خلق درب هر گناهی را تمام انبیا از پیروان مکتبت هستند که سوی حق نمیابند جز راه تو راهی را سلاحی نیست در عالم ز ابروی تو کاری تر که بر آن گر گره افتد براندازد سپاهی را به جز پوچی چه دارد زندگی منکران تو چه تاوانی برازنده‌است آخر این تباهی را زمانه باز هم بر غربت مولای ما افزود برای خود بنا کرد‌ه است مولا باز چاهی را ز تن جان می رود با دیدن ایوان زیبایت بیا جان مرا بستان علی جان گاه گاهی را 🔸شاعر: ========================= درگاه شاعران روضه نشینان ایتا ⬇️ https://eitaa.com/rozeneshinan درگاه شاعران روضه نشینان سروش⬇️ https://splus.ir/rozeneshinan