خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره: وسط هفت‌هشت نفرۀ‌مان، صدای مهیبی بلند شد؛ شعله‌های زرد و نارنجی از داخل بخاری نفتی زبانه کشید. دست‌پاچه و هراسان نماز را شکستیم و پریدیم بیرون. آتش فرونشست. آقا آرام نشسته بود آن جلو... رسیده بود به سلام آخر نماز... 📚 به شیوه باران، ص٣١ @Roznegaar