‍ 🔅 مناظره علیه السلام با دانشمند مشهور ✳️ عباسیان از میان دانشمندان یحیی بن اکثم، یکی از دانشمندان نامدار زمان مامون را که در رشته‌های گوناگون شهرت علمی بالایی داشت، انتخاب کردند. او در علم فقه تبحر بالایی داشت به طوری که مامون که خود از وزنه‌های علمی بود او را مشاور خود در امور مملکتی و قضایی قرار داد ولی از نظر معنوی بسیار ضعیف بود و فردی فخر فروش و برتری جو بود. مأمون جلسه ای برای سنجش میزان علم و آگاهی امام جواد ترتیب داد در آن مجلس یحیی رو به مأمون کرد و گفت اجازه میدهی سؤالی از این جوان بنمایم؟ مامون گفت: از خود او اجازه بگیر. یحیی از امام جواد اجازه گرفت امام فرمود: هر چه میخواهی بپرس. يحيى گفت: درباره شخصی که مُحرم بوده و در آن حال حیوانی را شکار کرده است، چه می‌گویید؟ 💠 امام جواد علیه السلام فرمود: آیا این شخص شکار را در حِل (خارج از محدوده حرم) کشته است یا در حرم؟ عالم به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا جاهل؟ عمداً کشته یا به خطا؟ آزاد بوده یا برده؟ صغیر بوده یا کبیر؟ برای اولین بار چنین کاری کرده یا برای چندمین بار؟ شکار او از پرندگان بوده یا غیر پرنده؟ از حیوانات کوچک بوده یا بزرگ؟ باز هم از انجام چنین کاری ابا ندارد یا از کرده خود پشیمان است؟ در شب شکار کرده یا در روز؟ در احرام عمره بوده یا احرام حج!؟ 🔸یحیی بن اکثم از این همه فروع که امام برای این مسئله مطرح نمود متحیر شد و آثار ناتوانی و زبونی در چهره‌اش آشکار گردید و زبانش به لکنت افتاد به طوری که حضار مجلس ناتوانی او را در مقابل آن حضرت نیک دریافتند. مامون گفت خدای را بر این نعمت سپاسگزارم که آنچه من اندیشیده بودم همان شد. سپس به بستگان و افراد خاندان خود نظر انداخت و گفت: آیا اکنون آنچه را که نمی‌پذیرفتید، دانستید!؟ مأمون گفت احسنت ای اباجعفر خدا به تو نیکی کند! 📚سیره پیشوایان، مهدی پیشوایی، ص۵۷۳ @Roznegaar