بامدادان که کبوترها بر لب پنجره‌ باز سحر غلغله می‌آغازند جان گل‌رنگ مرا بر سر دست بگیر، به تماشاگه پرواز ببر آه بشتاب که هم‌پروازان نگرانِ غمِ هم‌پروازند... " " @Roznegaar