بعد از بیان عظمت قرآن، به تشریح بخش مهمّى از دلایل توحید و نشانه هاى خدا در جهان آفرینش مى پردازد و انسان خاکى را در پهنه آسمان ها به گردش وامى دارد و این کرات باعظمت و نظام و حرکت و اسرار آن را به او نشان مى دهد، تا به قدرت بى پایان و حکمت بى انتهایش پى برد و چه زیبا مى گوید: خدا همان کسى است که آسمان ها را بدون ستون هایى که براى شما دیدنى باشد برافراشت یا آنها را با ستون هایى نامرئى برپا داشت (اللهُ الَّذِى رَفَعَ السَّمَـوَاتِ بِغَیْرِ عَمَد تَرَوْنَهَا). براى جمله بِغَیْرِ عَمَد تَرَوْنَهَا دو تفسیر گفته اند: الف) چنانکه مى بینید، آسمان بى ستون است گویى در اصل چنین بوده: (تَرَوْنَهَا بِغَیْرِ عَمَد). ب) ترونها صفت براى عَمَد بوده باشد. یعنى آسمان ها را بدون ستونى که مرئى باشد برافراشت ، که لازمه آن وجود ستونى براى آسمان است امّا نامرئى. 🌼🌼🌼 آن گاه آیه مى فرماید: سپس (خداوند بعد از آفرینش آسمان هاى بى ستون که نشانه بارز عظمت و قدرت بى انتهاى اوست،) بر عرش استیلا یافت یعنى حکومت عالم هستى را به دست گرفت (ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ). بعد از بیان آفرینش آسمان ها و حکومت پروردگار بر آنها، از تسخیر خورشید و ماه سخن مى گوید مى فرماید: و خورشید و ماه را مسخّر ساخت (وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ). چه تسخیرى از این بالاتر که همه آنها سر بر فرمان او هستند و خدمتگذار انسان ها و همه موجودات زنده اند; نور مى پاشند، جهانى را روشن مى سازند، بستر موجودات را گرم نگه مى دارند، موجودات زنده را پرورش مى دهند، در دریاها جزر و مد مى آفرینند و خلاصه سرچشمه همه حرکت ها و برکت ها هستند. امّا این نظام جهان مادّه، جاودانى و ابدى نیست، که هر کدام (از خورشید و ماه) تا زمان معیّنى حرکت دارند (کُلٌّ یَجْرِى لاَِجَل مُسَمًّى). و به دنبال آن مى افزاید: این حرکات و گردش ها و آمدوشدها و دگرگونى ها بى نتیجه و بى ثمر نیست، بلکه کارها را او تدبیر مى کند و براى هر حرکتى حسابى و براى هر حسابى هدفى در نظر گرفته است (یُدَبِّرُ الاَْمْرَ). آیات را (براى شما) تشریح مى کند، شاید به لقاى پروردگارتان (و سراى دیگر) یقین پیدا کنید (یُفَصِّلُ الآیَاتِ لَعَلَّکُمْ بِلِقَاءِ رَبِّکُمْ تُوقِنُونَ). ذیل آیه ۲ @Roznegaar