#تفسیر_آیه
باز، براى تأکید بیشتر مى گوید: آنها در حالى هستند که دلهایشان در لهو و بى خبرى فرو رفته است (لاهِیَةً قُلُوبُهُمْ).
زیرا آنها از نظر ظاهر همه مسائل جدى را لعب و بازى و شوخى مى پندارند (چنان که جمله یَلْعَبُون به صورت فعل مضارع و مطلق به آن اشاره مى کند) و از نظر باطن گرفتار لهو و اشتغال فکر به مسائل بى ارزش و غافل کننده هستند.
و طبیعى است چنین کسانى، هرگز راه سعادت را نخواهند یافت.
بعد به گوشه اى از نقشههاى شیطانى آنها اشاره کرده، مى فرماید: این ظالمان گفتگوهاى درگوشى خود را که براى توطئه انجام مى دهند، پنهان مى دارند، مى گویند: جز این است که او یک بشر عادى همچون شما است (وَ أَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِینَ ظَلَمُوا هَلْ هذا إِلاّ بَشَرٌ مِثْلُکُمْ).
🌺🌺🌺
حال که او یک بشر عادى بیش نیست، لابد این کارهاى خارق العاده او و نفوذ سخنش چیزى جز سحر و جادو نمى تواند باشد آیا شما به سراغ سحر مى روید با این که مى بینید؟! (أَ فَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ).
گفتیم: این سوره در مکّه نازل شده، و در آن ایام، دشمنان اسلام کاملاً نیرومند بودند، پس چه لزومى داشت که سخنان خود را مخفى کنند، حتى نجواهایشان را، (توجه داشته باشید قرآن مى گوید: سخنان درگوشى را پنهان مى کردند).
این ممکن است به خاطر آن باشد که آنها در مسائلى که جنبه توطئه و نقشه داشت به مشورت مى پرداختند تا در برابر توده مردم با طرح واحدى در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله) بایستند.
به علاوه آنها از نظر قدرت و زور، مسلماً جلو بودند ولى از نظر منطق و قدرت نفوذ کلام، برترى با پیامبر(صلى الله علیه وآله) و مسلمانان بود، و همین برترى سبب مى شد که آنها براى انتخاب برچسب ها و پاسخ هاى ساختگى در برابر پیامبر(صلى الله علیه وآله)به مشورت هاى نهانى بنشینند.
به هر حال، آنها در این گفتارشان روى دو چیز تکیه داشتند: یکى بشر بودن پیامبر(صلى الله علیه وآله) و دیگرى برچسب سحر، و در آیات بعد برچسب هاى دیگرى نیز مطرح خواهد شد که قرآن به پاسخ آنها مى پردازد.
#تفسیر_نمونه
ذیل آیه ۳
#سوره_انبیاء
@Roznegaar