از این آیات به بعد، فرازهائى از زندگانى پیامبران که آمیخته با نکات بسیار آموزنده اى است بیان شده، که بحث هاى گذشته را در زمینه نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) و درگیرى او با مخالفان، با توجه به اصول مشترکى که حاکم بر آن‌ها است، روشن‌تر مى سازد. در نخستین آیه مى فرماید: ما به موسى و هارون فرقان، بخشیدیم و نور و یادآورى براى پرهیزکاران (وَ لَقَدْ آتَیْنا مُوسى وَ هارُونَ الْفُرْقانَ وَ ضِیاءً وَ ذِکْراً لِلْمُتَّقِینَ). فُرْقان در اصل به معنى چیزى است که حق را از باطل جدا مى کند و وسیله شناسائى این دو است. در این که منظور از آن در اینجا چیست؟ تفسیرهاى متعددى ذکر کرده اند: بعضى آن را به معنى تورات و بعضى شکافته شدن دریا براى بنى اسرائیل که نشانه روشنى از عظمت حق و حقانیت موسى بود دانسته اند. در حالى که بعضى اشاره به سایر معجزات و دلائلى که در اختیار موسى و هارون بود، مى دانند. ولى این تفسیرها با هم هیچ گونه منافاتى ندارند; چرا که ممکن است فرقان، هم اشاره به تورات و هم اشاره به سایر معجزات و دلائل موسى(علیه السلام) باشد. 🌺🌺🌺 در سایر آیات، نیز فُرْقان گاهى به خود قرآن اطلاق شده، مانند: تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً: بزرگ و پر برکت است خدائى که فرقان را بر بنده اش نازل کرد تا جهانیان را انذار کند. و گاه، به پیروزى هاى معجزآسائى که نصیب پیامبر(صلى الله علیه وآله) گردید، همان گونه که در مورد جنگ بدر یَوْمَ الْفُرْقانِ فرموده است. اما واژه ضِیاء به معنى نور و روشنائى است که از درون ذات چیزى بجوشد و مسلماً قرآن، تورات و معجزات انبیاء، چنین بوده اند. و ذِکْر، هر موضوعى است که انسان را از غفلت و بى خبرى دور دارد، و این نیز از آثار واضح کتب آسمانى و معجزات الهى است. ذکر این سه تعبیر پشت سر هم، گویا اشاره به این است که انسان براى رسیدن به مقصد، نخست احتیاج به فرقان دارد تا بر سر دو راهى ها و چند راهى ها، راه اصلى را پیدا کند. هنگامى که راه خود را یافت، نور و روشنائى و ضیاء مى خواهد تا مشغول حرکت گردد، سپس در ادامه راه، گاه موانعى پیش مى آید که از همه مهم تر غفلت است، نیاز به وسیله اى دارد که مرتباً به او هشدار دهد و یادآور و ذکر باشد. ذیل آیه ۴۸ @Roznegaar