هدیه به حضرت زینب صلوات
شور یا زمینه شب دوم
ای وای ای وای
دوباره حلاله ماتم رسیده
ای وای ای وای
دوباره بازم محرم رسیده
ای وای ای وای
پای غم به سینه هامون واشده
ای وای ای وای
دوباره بیرق غم به پا شده
می پوشم باز
رخت ماتم
به اذنه مصطفی جده اطهرت
می ندازم باز
روی شونم
شال مشکی رو به اذنه مادرت
می بارم باز
مثل بارون
از غم و غربت و درده خواهرت
بازم می رم
خرابه من
هم نوا با روضه های دخترت
ای حسینم ای حسینم
ای حسینم ای حسینم ای حسین
داداش داداش
تو همه دارو ندارو هستمی
داداش داداش
تکیه گاهه شونه های خستمی
داداش داداش
من با تو همیشه هم پا بودم
داداش داداش
با توپنجاه ساله هر جا بودم
پا به پای
تو بودم من
همیشه هر جا میرفتی گام به گام
با تو داشتم
همیشه من
توی هر شهرو دیاری احترام
اما حالا
تو دله من
افتاده از هم دیگه می شیم جدا
می دونم من
این و داداش
من و می کنی تو این مسیر رها
ای حسینم ای حسینم
ای حسینم ای حسینم ای حسین
داداش داداش
غم و عصه دلم و فرا گرفت
داداش داداش
حسه غربت تو دله من جا گرفت
داداش داداش
می دونم ده روزه دیگه پیر می شم
داداش داداش
می دونم که اینجا من اسیر می شم
می دونم که
می بینم من
می زنی تو قتلگاه تو دست و پا
می دونم که
می بینم من
می شه از تنت حسین سرت جدا
می دونم که
در عزایت
می کنن هلهله و کف می زنن
توی شهره
کوفه و شام
دوره ام می کنن و دف می زنن
رضا نصابی