📍 ▪️الگوریتم اثبات تاریخی یک حقیقت مکتوم! دستیابی به حقیقت از آرزوهای دیرین بشر است که در مسیر جستجوی آن، روشهای گوناگونی را کشف کرده و به کار بسته است. به هر میزان که بر اهمیت آن حقیقت افزوده شود، شیرینی آگاهی از آن زیاده می گردد و هرچه داده‌های پیرامون آن نایاب باشد، دسترسی به آن حقیقت دشوارتر است. تاریخ به‌مثابه علمی که گذشته بشر را بازگو می کند، روشهای متعددی برای بازیابی حقایقِ ناپیدا پیش روی حقیقت‌جویان قرار داده است. استفاده از فَکت‌ها، تحلیل داده‌ها و کنار هم قرار دادن شواهد و قرائن، شیوه مرسومی است که تلألؤ نور حقیقت را از زیر صفحات کتمان و تحریف نمایان می سازد. اگرچه امروزه ابعاد سترگی از تاریخ پر فروغ اسلام بر اندیشه محققان سایه افکنده است، اما همچنان زوایای پنهانی وجود دارد که جز از مسیر کاوش‌های تاریخی، راهی برای درک حقایق آن بُرهه فراهم نیست. منابع تاریخی، بهترین گنجینه ای است که ارتباط انسان با گذشته را برقرار ساخته است؛ اما منابع متقدم تاریخ اسلام مانند تواریخ سایر ملل که اغراض و انگیزه‌های مَسندنشینان در نحوه نگارش آن تأثیرگذار بوده، دستخوش ناملایمات شده و نارسا در انعکاس همه حقایق، با کتمان و حذف و تحریف رویدادها دست‌وپنجه نرم کرده است. اینکه «تاریخ را همواره قوم پیروز نوشته است»، واقعیت دردناکی است که نه به نحو عام استغراقی اما در موارد زیادی قابل ادراک است. پژوهشگران، سنگینیِ وظیفة بازیابی حقیقت در موضوعات مکتوم تاریخی را بر دوش خود احساس می کنند؛ وظیفه ای که جز از راه کاوش تاریخی، تدارک دیده نمی شود. یکی از مهمترین موضوعات چالش برانگیز در طول تاریخ، ره‌گیری جرم و جنایاتی است که به صورت غیر رسمی و مخفیانه انجام شده است. دشواری آگاهی از حقیقتِ امر در این موضوعات، آنجا مضاعف می شود که این جنایات، به دستورِ حاکمان یا نزدیکانِ دربار و یا به دست اعضای تأثیرگذار یک حکومت و قدرتِ بَرمَسند انجام شده باشد؛ زیرا قلم‌به‌دستان فراوان با مهارتِ خاصی که در واژگونی حقایق کسب کرده اند، تاریخ را آنگونه که «باید» نوشته اند نه آنگونه که «هست». 🔹شهادت حضرت فاطمه (س)؛ حقیقت مکتوم ماجرای شهادت حضرت فاطمه (س) نیز از رویدادهایی است که در طول تاریخ تلاشهای زیادی برای مخفی نگاه داشتن آن وجود داشته است؛ زیرا این جنایت به دستور خلیفه وقت و توسط عاملان حکومت، علیه تنها یادگار مهمترین شخصیت حکومتی انجام گرفته است که حاکمان بعدی خود را جانشین او می دانستند. با آشکار شدن حقیقت، پایه های مشروعیت جانشینان با چالش های جدی مواجه می شده است؛ بنابراین، انگیزه های زیادی برای کتمان و انکار این جنایت وجود داشته است. 🔹سازوکار اثبات شهادت حضرت فاطمه (س) برای اثبات شهادت حضرت زهرا (س) ضروری است که نکاتی را محفوظ داشت: 📍اول: شهادت حضرت زهرا (س) در معرکه نبرد واقع نشده است بلکه بر اثر صدماتی بوده که در ماجرای هجوم به درِ خانه ایشان برای اخذ بیعت از امیرالمؤمنین (ع) و سایر ساکنان خانه وارد شده است. بنابراین، شهادت ایشان با شهادت حمزه سید الشهداء، عمار یاسر و دیگران که نحوه قتل آشکار است، تفاوت دارد. در نتیجه، نباید توقع داشت که صراحت موجود در گزارش قتلهای شهدا برای شهادت حضرت زهرا (س) وجود داشته باشد. 📍دوم: اثبات شهادت حضرت زهرا (س)، از مسیر اثبات ارتباط میان جنایت های هنگام هجوم با وفات حضرت زهرا (س) فراهم می شود. بدیهی است تلاشهای عالمان برای اثبات این ارتباط، به جهت فقدان دانش کافی و تجهیزات مورد نیاز در زمان وقوع شهادت است. اگر این اتفاق در دهه های اخیر واقع می شد، به لطف تکنولوژی و آزمایشهای موجود، انکار این جنایت غیرممکن می بود. 📍سوم: به میزان فاصله ای که از وقوع جنایت تا وفات، بازه زمانی ایجاد شود، اثبات ارتباط میان این دو دشوارتر می شود؛ زیرا این فاصله زمانی، زمینه برای انکار ارتباط میان جنایت با وفات را برای دست‌اندرکاران آن فراهم می سازد. 📍چهارم: بروز فاصله زمانی، تأثیری در حکم قتل ندارد. علمای اهل سنت و شیعه تصریح کرده اند که اگر کسی بر اثر صدماتی که در معرکه می بیند، بعدها از دنیا برود (ارتثاث)، بر او عنوان شهید اطلاق می شود و اگر خارج از معرکه این اتفاق افتد، حکم قصاص از قاتل او ساقط نمی شود (الجزيري، الفقه على المذاهب الأربعة ومذهب أهل البيت، ج ٥ ص ٤١٦). 📍پنجم: راه اثبات قتل در فقه اسلامی بر چهار شیوه است: 1- اعتراف قاتل؛ 2- شهادت شاهدان؛ 3- قسم خوردن تعداد معین؛ 4- علم قاضی. بنابراین، حتی اگر سه راه نخست برای اثبات شهادت مهیا نشود، علم کسی که آگاه به قواعد شرعی است نیز برای اثبات شهادت کفایت می کند. این علم با استناد به قرائن و شواهدی پیرامون آن واقعه به دست می آید.