👈دلیل نخست: حضور عبیدالله بن زیاد در خانه هانی به عنوان یک اقدام ضد امنیتی و به معنای قرار دادن خود در کانون خطر است. در پاسخ باید گفت دوستی دیرینه ابن زیاد با شریک بن اعور که حتی باعث شد پس از مرگ شریک، عبیدالله نماز میت او را بخواند، و حضور مسلحانه و همراه با محافظ ابن زیاد درون خانه هانی بن عروه و محاصره منزل هانی توسط سربازان دارالاماره، خطر احتمالی موجود در خانه هانی را کاهش داده است. به ویژه اینکه به محض احساس خطر از سوی ابن زیاد، او خانه هانی را ترک کرده است. بنابراين، حضور عبیدالله در خانه هانی دور از ذهن نیست. 👈دلیل دوم: ضرورترین لازمه اجرای نقشه ترور، مخفی‌کاری است و این، با در جریان کار قرار گرفتن سی نفر ـ که همراهی آنها برای ترور یک نفر، ضرورتی ندارد ـ ، منافات دارد. در پاسخ می گوییم جز موارد معدودی، بیشتر منابع تاریخی، اشاره ای به حضور 30 نفر از پیروان مسلم بن عقیل برای قتل ابن زیاد نکرده اند و با توجه به ناسازگاری آن با اصل مخفی‌کاری، به نظر می رسد در گزارش این رویداد دقت کافی صورت نگرفته است. به فرض پذیرش این رویداد، می توان اینگونه تحلیل کرد که وقتی ابن زیاد قصد رفتن به خانه هانی داشته، مسلم برخی هواداران خود را با خبر ساخته تا در صورت وقوع حادثه ای، به کمک آنها آیند. در واقع آن سربازان از جزئیات برنامه اطلاعی نداشته اند بلکه تنها در حال رصد وقایع بوده اند تا در صورت نیاز، به کمک مسلم بن عقیل بروند. 👈دلیل سوم: اگر نقشه اعدام ابن زیاد، واقعیت داشت، مقتضای در نظر گرفتن تدابیر سیاسی و امنیتی برای این عملیات، این بود که اجرای آن به فردی غیر از مسلم ـ که رهبری نهضت کوفه را به عهده داشت ـ ، واگذار می شد. در پاسخ باید گفت نقشه اعدام ابن زیاد، نقشه ای از پیش تعیین شده نبود که بر اساس تدابیر سیاسی و امنیتی انجام گیرد؛ بلکه رویدادی بود که ناگهانی برای آنان اتفاق افتاد و فرصت کافی برای برنامه ریزی وجود نداشت. در برخی نقلها تصریح شده است که هنگام گفتگوی میان هانی و مسلم و شریک درباره نحوه اجرای قتل عبیدالله، خبر رسید که ابن زیاد به در منزل رسیده است. افزون بر اینکه عدم وجود اصحاب سرشناس و قابل اعتماد در میان هواداران مسلم بن عقیل، واگذاری این عملیات را به دیگری دشوار می نمایاند. بنابراین، این سه دلیل توان کافی برای جعلی دانستن این ماجرا ندارند. هرچند ممکن است ادله دیگری بر ساختگی بودن آن اقامه شود اما باید توجه داشت که منابع متعددی به این ماجرا اشاره کرده اند به گونه ای که یکی از رویدادهای قطعی زندگی مسلم بن عقیل و شریک بن اعور و هانی بن عروه شناخته می شود. وانگهی، اگر به صرف وجود تعارض در برخی گزارشات، اصل یک ماجرا مورد تردید قرار گیرد، بسیاری از رویدادهای تاریخی با چالش اعتبار مواجه خواهند شد؛ زیرا کمتر گزارش تاریخی است که نقلهای متعارض و مختلف از آن وجود نداشته باشد. 📍رویکرد دوم) تأمل در اقدام مسلم بن عقیل: رویکرد دیگری که نسبت به امتناع مسلم بن عقیل از قتل ابن زیاد وجود دارد، محل تأمل دانستن این اقدام است؛ برخی آن را کوتاهی مسلم از انجام وظیفه ای سترگ می دانند که می توانست نتیجه قیام امام حسین (ع) را تغییر دهد. در پاسخ به این افراد باید گفت امتناع مسلم بن عقیل از قتل ابن زیاد، نه به جهت تردید در اصل نابود کردن دشمنان دین، بلکه به جهت بروز مانع در اجرای این عملیات بوده است. با استناد به گزارشات تاریخی می توان علت اجرا نشدن طرح ترور ابن زیاد را این امور دانست: 🔸1) با خبر شدن ابن زیاد از وجود توطئه و ترک منزل هانی. 🔸2) ایجاد مانع توسط یکی از زنان خانه هانی و محدود کردن مسلم بن عقیل. 🔸3) راضی نبودن هانی برای انجام این عملیات در خانه او. 🔸4) استناد مسلم به حدیث نبوی که از ترور نهی کرده اند. هر یک از موانع یاد شده به تنهایی کافی است تا انجام عملیات ترور ابن زیاد را متوقف کند؛ بنابراین، امتناع مسلم به دلیل بروز مانع بوده است و اگر این موانع در سر راه مسلم قرار نداشت، او به سراغ ابن زیاد می رفت. البته نباید دور از ذهن داشت که حتی به فرض اقدام مسلم و کشته شدن ابن زیاد، نمی توان چندان نتیجه قیام امام حسین (ع) را متفاوت ارزیابی کرد؛ زیرا با ترور ابن زیاد، سربازان او به خانه هانی آمده که در این صورت یا او را به قتل می رساندند و یا با کمک شیعیان، مسلم از آن معرکه می گریخت. اما به محض مطلع شدن دستگاه خلافت، شخص دیگری برای اداره حکومت کوفه بدانجا منصوب می شد و افراد سست ایمان کوفه، با ارعاب و تهدید و تطمیع، قیام مسلم بن عقیل را نافرجام می گذاشتند؛ به ویژه اینکه اخباری از حرکت سپاه شامیان به سوی کوفه به گوش کوفیان رسیده بود و آنان را نسبت به همراهی با مسلم نگران می کرد. تنها گذاشتن مسلم بن عقیل پس از محاصره قصر ابن زیاد که موجب شهادت جناب مسلم شد، گواه بر این رویکرد اهل کوفه است.