⬛️🔷⬛️ بخش ۴ پلتفرم‌های تازه از راه رسیده نیز نماوا را با یک حرکت پشت سر گذاشتند. سریال مترجم (بهرام توکلی) : برگمان وطنی نهنگ آبی ۲ را ساخت؟ «مترجم» را می‌توان فصل دوم «نهنگ آبی» برشمرد. بهرام توکلی که نگارش فیلمنامه نهنگ آبی را برعهده داشت، همان روایت را با شکل و شمایل دیگری عرضه کرد و این بار به جای آرمین (ساعد سهیلی) همان سبک روایت را با کاراکتر غزاله می‌آزماید. بر اساس الگوی سریال نهنگ‌آبی این بار یک شخصیت مونث وارد یک جریان مخوف و مافیایی می‌شود. تمامی عناصر روایی نهنگ آبی در این سریال دوباره تکرار می‌شود و روایت هیچ تفاوتی با سریال مذکور ندارد و تنها تفاوت آن این است که این مجموعه از دریچه یک زن روایت می‌شود. نکته جالب اینجاست که مدیران نماوا احتمالا نهنگ آبی را تماشا نکرده‌اند تا متوجه شباهت های فراوان این دو سریال شوند. سریال سرگیجه بهرنگ توفیقی : بی‌توفیق‌ترین سریال اخیر شبکه نمایش خانگی بهرنگ توفیقی با سریال آقازاده آنهم به خاطر محتوای تقریبا انتقادی‌اش برای خود اعتباری کسب کرد، اما ریخت و پاش‌های او در انتخاب سریال پربازیگر سرگیجه آنقدر جواب نداد و کمتر مخاطبی امروز حتی قصه خطی سریال را می‌تواند به یادآورد. این کارگردان با استفاده از نام یکی از شاهکار های سینمای جهان، سرگیجه آلفرد هیچکاک، قصد داشت اعتباری در فضای کارگردانی غیرکارمندی تلویزیون کسب کند، اما تنها ارتباطی که محتوای اثر با عنوان تقلیدی آن دارد، حسی است که مخاطب را دچار سرگیجه روایی می‌کند. «سرگیجه» بر اساس چند دیالوگ کپی شده پرطمطراق دست چندم از مجموعه‌های مشابه هالیوودی، با اتکا به چهره‌هایی همانند حامد بهداد و هادی حجازی‌فر که هیچ کارکردی در متن روایت ندارند، ساخته شد. هومن سیدی در این سریال غیرباورترین و کمدی‌ترین پلیس تاریخ سریال سازی ایران را ایفا کرده و در نهایت این سریال با نشان دادن روابطی مشابه با سریال‌های ساخت ترکیه به فراموشی سپرده شد. «عقرب عاشق» حسین سهیلی زاده: چرا عقرب عاشق را هیچ‌کس گردن نگرفت؟ حسین سهیلی زاده کارگردان مجموعه «عقرب‌عاشق» سازنده عاشقانه‌های روتین دختری – پسری، ناگهان تصمیم گرفت که عاشقانه خود را در فضایی فانتزی ارائه دهد. این تغییر موقعیت از ساخت آثاری با تم واقع گرایانه به فانتزی مجموعه‌ دیگر را به لیست آثار شکست خورده سال‌های اخیر سهیلی زاده اضافه کرد. سریال‌های نماوا از انتخاب گروهی سلبریتی‌ها بشدت لطمه می‌بیند. نمونه شاخص آن انتخاب بازیگران گروه عقرب عاشق است. شکل تصعنی بازی محمدرضا فروتن، حسین پاکدل و شقایق فراهانی، رضا بهبودی به پاشنه آشیل سریال تبدیل می‌شود. «عقرب عاشق» از جمله مجموعه‌هایی بود هیچ پلت‌فرمی حاضر به توزیع آن نبود و نماوا که استادانه با سریال‌های شکست خورده قرار داد می‌بندد، پس از توزیع چند قسمت سریال حتی در کانال تلگرامی‌اش هم یک پست تبلیغاتی درباره این ‌مجموعه منتشر نمی‌کند، گویی خریداران و توزیع‌کنندگان از این مجموعه که برداشتی هیجانی از مجموعه‌های فانتزی تقلیدی آمریکایی است، چندان راضی نیستند و این مجموعه فرزند ناخواسته پلت‌فرم نماوا محسوب می شود. خائن‌کشی (مسعود کیمیایی) : سرویس دهی به فیلم شکست خورده علی اوجی! یکی از تخصص‌های فوق العاده این سکوی انتشار، تبدیل فیلم‌های سینمایی است که در گیشه شکست می‌خورده و این آثار به صورت مینی‌سریال تبدیل به فیلم سینمایی می‌شوند. این سیاست‌گذاری با «روز بلوا» آغاز و با فیلم نازل و سطح پایین «خائن‌کشی» مسعود کیمیایی ادامه پیدا کرد. در بخش‌های قبلی از گزارش به این مسئله اشاره شد که نماوا در محاسبات هنری خود برای خرید، تولید و توزیع یک اثر هنری بر اساس سیاست‌هایی که به آیدا مصباحی نسبت داده می‌شود، به کیفیت اثر توجهی ندارد و تعداد سلبریتی‌های مجموعه تحت قرارداد را شمارش می‌کند. توزیع فیلم سریال شده و بی‌محتوای خائن کشی مسعود کیمیایی نتیجه این سیاست است. کیمیایی در آخرین اثرش برای بالارفتن تعداد سلبریتی‌های اثرش دست به دامن بازیگران کمدی در نقش‌های جدی شده و همین مسئله افسانه وهم آلود خائن‌کشی را به ضد خودش تبدیل کرده است. چرا نماوا دیگر نمایی ندارد؟ بررسی خروجی‌های اخیر پلت‌فرم نماوا نشان می‌دهد، این مجموعه هیچ سیاستی را برای ارائه یک محتوای فاخر دنبال نمی‌کند و پس از محدود شدن سریال‌های اشتراکی‌اش با فیلیمو عملا در مسیر زوال قرار گرفته و از چرخه‌ رقابتی شبکه نمایش خانگی خارج شده است. به نظر می‌رسد تصمیم سازی بیرونی برای این پلت‌فرم مثل پخش بازی‌های ورزشی، هیچ کمکی به این پلت‌فرم نخواهد کرد. آنچه در نماوا تبدیل به یک تخصص شده، همکاری با نیروهای شکست خورده سینما و تلویزیون است.