◀️ آغوش پرماجرا ...من طناب خریده بودم خودکشی کنم. فشار بدی روی من و خانواده ام بود. فرزند کوچکم فهمید و گریه کرد و گفت: «بابا نکن.» گفتم نمی‌توانم و واقعا تاب این همه توهین و تهدید را ندارم. در ایران که هیچ‌کس حواسش به من نبود و درد دل من را نمی‌شنید. سوپرمارکت محل به من جنس نمی‌فروخت! آرایشگر محل ما می‌گفت آقا وقتی شما روی این صندلی می‌نشینید دیگر هیچ‌کس به مغازه من نمی‌آید و عذرخواهی می‌کرد و مودبانه می‌گفت دیگر نیایم.( بخشی از مصاحبه علیرضا افتخاری) https://www.khabaronline.ir/news/502968/ https://www.tabnak.ir/fa/news/910596/ ✍️ سید احمد رضوی 🔰 صراط؛ مروج گفتمان اصیل انقلاب http://eitaa.com/joinchat/1112735758C332d249c3e