دلم راه پر از نور می خواهد
چقدر هوای راهیان نور به دل دارم و بی تاب طلائیه، شلمچه و اروند... به سرم زده، دلم تنگ شده برای زیارت با معرفت، برای خلوت با شهدا تا شهادت
دلم بالی می خواهد تا پر بکشم تا نقطه رهایی پرواز کنم...
یا فارق السباب ما را در راهی که انتخاب کردیم یاری کن...
ستاره ها نور را از این شهدا می گیرند، گریه زائران تجلی نگاه ویژه شهداست
ما را به اجبار و اکراه به اینجا نکشاندن بلکه این خون های ریخته در راه سیدالشهدا هست که ما را گرد هم آوردند، ای آسمانی ها چه پیوندی میان شما و سیدالشهدا هست که این دل را به اینجا می کشید،تا با شهدا انس نگیری، شاید ارزش این خاک را ندانی، اینجا راه انبیا را می توانی ببینی که تجلی یافته و اینجا بوی کربلا می دهد و بوی حرم اباعبدالله می دهد شاید اینجا گوشه ای از کربلاست ...