🟣 در مورد سوم که موضوع روشنفکران غربی می‌باشد! باید گفت متأسفانه در این مورد نیاز به یک انقلاب محتوایی و نیروی انسانی محسوس است! بعد از انقلاب اسلامی این تفکر در لایه های مختلف نفوذ کرده و مار گونه چنبره زده و کتمان اثر آنها یک حماقت محض است! این تفکر که در مقابل تفکر اسلامی می‌باشد در ادوار متفاوت از ظرفیت انتخابات آزاد جمهوری اسلامی بهره‌برداری کرده و در پست های متفاوت از قبیل ریاست جمهوری، نخست وزیری، نماینده مجلس، شوراها و ... جمهوری اسلامی را درگیر چالش های گوناگونی کرده است! قریب به چهل سال این مدعیان همیشه طلبکار در اکثریت انتخابات ها قدرت را در دست داشته اند و همچنان هم در برخی پست های کلیدی حضور دارند و نقش آنها قابل کتمان نیست! اما باید گفت امروز بعد از ۴۵ سال بعد از انقلاب اسلامی با سرکار آمدن یک دولت انقلابی علی رغم نقدهایی که وجود دارد امیدهای مردم تازه شده و روند شکوفایی در ابعاد مختلف در حال رونمایی است که البته بخاطر مردم اثر اصلی خود را نشان نداده و باید گفت مشکلات موجود از آثار همین تفکر غربی بوده که حتی مشکل آب خوردن مردم را هم به چراغ سبز غرب گره زده بودند! نتیجه اینکه دولت فعلی باید برای کم کردن اثر مخرب تفکر غربی ضمن یک پاکسازی ملموس و محسوس هرچه سریعتر با یک راهکار درست نه مقطعی گره مشکلات اقتصادی را هم به گشایش برساند. ( با توجه به کار و فعالیت های اقتصادی در دو حوزه داخلی و خارجی ان شاءالله باید هر چه زودتر شاهد بهتر شدن وضعیت معیشتی مردم بصورت واقعی باشیم) 🔴 و اما در بند آخر که ضعف آگاهی مردم بود! باید گفت امامین انقلاب ما به تبعیت از اهل بیت، خودشان مرجعیت آگاهی دادن به مردم بوده و هستند. کسی نمی‌تواند کتمان کند که شخص اول مملکت در جایگاه رهبری نقشی بی بدیل و بی نظیر در آگاهی بخشی به مردم داشته و دارد و ضمن اینکه این رسالت را بر دوش یکایک خواص جامعه نهاده است و با یک مطالبه مستمر و همیشگی ظرفیت رسانه ها، دانشگاهیان، حوزه و ... را به یک بسیج آگاهی بخش فراخوانده و می خواند که این خود در خیل عظیم کشورهای دنیا بی بدیل و بی نظیر است. اما در کنار اینکه در این حوزه فعالیت های بسیار صورت گرفته است همان جریان غرب زده با قدرت رسانه ای که در داخل و خارج دارد و حمایت میکند توانسته‌اند اثرات سوء خود را گذاشته و به نوعی شاگرد پروری کنند و حتی در برخی از موارد توانسته اند جریان سازی بر علیه کلیت نظام هم داشته باشند که مهمترین اثر آنها در این حوزه فتنه‌های چند دهه گذشته است که محوریت داخلی را این جریان به یدک می‌کشیده است که البته تا الان هم روسیاه شده اند ولی اثر خود را گذاشته اند و شعار و عمل آنها در یک خط خلاصه می‌شود؛ تزریق ما نمی‌توانیم و همه چیز از دروازه غرب عبور میکند خصوصا در بدنه جامعه دانشگاهی! ✅ حالا باید گفت بعد از این همه تجزیه و تحلیل نتیجه برای برون رفت از شرایط موجود چیست و چگونه میتوان همچون قدرت نظامی و دفاعی در موارد دیگر به قدرت رسید؟ اولین قدم برای برون رفت از مشکلات موجود است که باید هم واقعیت عملکردی جمهوری اسلامی در چهار دهه گذشته بیان شود (از کجا به کجا) و هم اینکه بیان شود چه تفکری عامل کندی حرکت در برخی حوزه ها بوده است! (تفکرغربی) ضمن اینکه باید در جنگ رسانه ای، جنگ روایت ها و جنگ شناختی، روایت صحیح بصورت کُنِشی به گوش مردم برسد و یکی از راهکارهای بسیار مهم برای برون رفت از این بحران‌ رسانه ای، تسخیر فضای رسانه ای است.(در این زمان اندک باید بی وقفه تولید محتوا داشت) ✅ دومین قدم بعد از جهاد تبیین، با است که در عین رقابت در ابعاد مختلف به کسانی رای داده شود که متخصص و متعهد باشند وخود را در قبال مردم، قانون و ارزشها پاسخگو بدانند. انتخابات یک زمانی در این کشور آرزو بود و زمانی هم که انتخاباتی داشتیم صرفاً فقط یک اسم بود! جهت یادآوری موضوع آیت الله مدرس را باید شنیده باشید که حتی یک رای خودش را هم به حساب نیاوردند! ولی امروز قریب به چهل انتخابات واقعی بعد از انقلاب داشته ایم و اثر آگاهی بخشی به مردم و موجودیت مردم به وضوح مشخص است. البته باید گفت انتخابات البته با مراتب بسیار پایین تری برای مردم خیلی از کشورها اروپایی،آمریکایی،آسیایی و آفریقایی یک آرزو است! _ @sa_keshavarz ➕ و اما اینکه گفته شد مشارکت حداکثری! مشارکت بالای مردم گره گشایی میکند، یک ظرفیت بزرگ برای قدرت است، منافع ملی را تقویت میکند، ایدئولوژی گستر است، امنیت آفرین است، دایره تعاملات جهانی را گسترده تر میکند، اثر ضد تحریمی دارد، تعریف اتحاد و همبستگی است، جریان مطالبه گر بیشتری پیگیر مسئول منتخب خواهند بود، منتخب مردم چشم های ناظر بیشتری را ناظر بر اعمال خود خواهد دید و ده ها دلایل دیگر...