فقط مقصود این است که انسان وقتی در جریان تقدیر الهی قرار گرفت، و آن را رعایت کرد و ملاحظه نمود از قضای الهی نباید بگریزد، و بداند که قضای حضرت باری تعالی را از انسان در هر کجا و هر حال باشد جز او کس دیگر نمی‎تواند رد کند، و وسائط و آلات مادی و تأثیر و تأثرهای ظاهری و غیر ظاهری از آن مانع نمی‎شود. بلی مثل صدقه را اگر چه کیفیّت و چگونگی تأثیرش را در رفع بلا می‌فهمیم و مکرّر تجربه شده است و لذا در روایت است: داوُوا مَرْضاکمْ بِالصَّدَقَهِ وَادْفَعُوا اَمْواجَ الْبَلاءِ‌‎بِالدُّعاءِ چنان که توسل و استشفاع به نفوس زکیه و ارواح طیبه پیغمبر خدا و ائمه معصومین علیهم‌السلام و دعا نیز به تقدیر الهی دافع بلا است و در باب توسل از طرق شیعه و سنی روایات بسیار وارد است بلکه علاوه بر اینها به امور دیگر مثل صله رحم نیز بلا دفع می‎شود و بلکه وجود سالخوردگان و حتی حیوانات و جنبندگان، بسیاری از آثار شوم معاصی و گناهان را مرتفع می‎نماید که تمام این امور به قضا و قدر الهی است. چنانکه از حضرت موسی بن جعفر علیه‎السلام روایت است: اِنَّ للهِ تَعالی فی کلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَهٍ مُنادِیاً یُنادِی مَهْلا مَهْلا عِبادَ‎اللهِ عَنْ مَعاصِی اللهِ وَلَوْلا بَهائِمُ رُتَّعٌ وَ صِبْیَهٌ رُضَّعٌ وَ شُیُوخٌ رُکعٌ لَصُبَّ عَلَیْکمْ الْعَذابُ صَبّاً تُرَضُّونَ بِهِ رَضّاً در روایت است که حضرت امیر المؤمنین علیه‎السلام از کنار دیواری مشرف به ویرانی، برخاست به مکان دیگر رفت، گفتند: از قضای الهی می‎گریزی؟ فرمود، از قضای او به قدر او می‎گریزم. در اینجا نمی‎خواهیم راجع به قضاء و قدر سخن بگوئیم اما این را می‎گوئیم: که باید اسباب ظاهری را رعایت کرد، و دعا و صدقه و اینگونه امور را نیز که از شارع علیم خبیر که به حقایق قضا و قدر آگاه است دستور داده شده است انجام داد، و با این برنامه و عقیده به اینکه هیچ امری از امور بدون اینکه در کتاب الهی نوشته شده باشد جریان نمی‎یابد محکم و با کمال آرامش و اطمینان قلب به احتمال خطراتی که انسان به آنها در تمام حالات پیچیده است اعتنا نکرد و از استقبال آنها هراس ننمود که خداوند می‎فرماید: قُلْ لَنْ یُصیبَنا اِلاّ ما کتَبَ اللهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَی اللهِ فَلْیَتَوَکلِ الْمُؤْمِنُونَ وَ ما مِنْ دابَّهٍ فِی اْلاَرْضِ اِلاّ عَلَی اللهِ رِزْقُها وَ یَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها کلٌّ فی کتاب مُبینٍ ما مِنْ دابَّه اِلاّ هُوَ آخِذ بِناصِیَتِها اِنَّ رَبّی عَلی صِراط مُسْتَقیمٍ شعر زیر منسوب به حضرت مولی العارفین علی علیه‎السلام است. اَی یَوْمَی مِنَ الْمَوْتِ اَفِرُّ یَوْمَ ما قُدِّرَ اَوْ یَوْمَ قُدِرَ یَوْمَ ما قُدِّرِ لَمْ اَخْشَ الرَّدی وَ اِذا قُدِّرَ لَمْ یُغْنِ الْحَذَرْ از مرگ حذر کردن دو روز روا نیست روزی که قضا باشد و روزی که قضا نیست روزی که قضا باشد کوشش نکند سود روزی که قضا نیست در آن مرگ روا نیست و بالأخره باید در این جریان در حال امر بین امرین و بیم و امید بود نه چنان بود که تسبیب اسباب و تمسک به وسایل مادی و معنوی را بی‌ثمر دانست، و آنها را کنار گذارد و نه در توسل به اسباب چنان غلو و مبالغه نمود که مسبب الاسباب و قضا و قدر او فراموش گردد و از او غفلت حاصل شود. اما به هر حال پس از تسبیب اسباب مادی و معنوی و توکل و اعتماد به خدا نباید احتمالاتی که عقلا به آن اعتنا نمی‎کنند سبب وحشت و اضطراب و هراس شود و ترس از مرگ و خطرات دیگر ما را همواره نگران بدارد.