✅مهدویت در شعر شاعران سبک خراسانی:
سیدعلی اصغرموسوی (شاعر، نویسنده، پژوهشگرادبیات و هنر دینی)
... بخشی از مقاله «مهدویت درسبک خراسانی»... 📚
🖋️شعرای شیعه دارای آثار شیعی در ادبیات:
حکیم مجد الدین ابوالحسن اسحاق کسایی مروزی (341- اوایل قرن پنجم ه.ق)
خواجه کمال الدین بندار رازی (وفات401 ه.ق)
حکیم ابونصر احمد بن منصور متخلص به اسدی طوسی (وفات 465 ه.ق)
حکیم ابوالقاسم حسن بن اسحاق بن شرفشاه فردوسی توسی (329-416 ه.ق):
درباره ی حکیم توس (ره) سخن های بسیار گفته شده و نوشته های بسیار نوشته، حکیم به تنها در سبک خراسانی در شعر پارسی دارای سبک ویژه و در گویش فارسی و چینش واژگان نیز، یگانه است. با توجه به مقدمه ی شاهنامه و ابیات معروف آن؛ که نشانگر تمایل و اعتقاد وی به خاندان عصمت (ع) می باشد؛ اما در رابطه با مهدی و مهدویت، به آشکارا سخن نگفته و در آثار و نوشتجات کسی هم، من ندیده ام به جز ادراکات شخصی خود از همان مقدمه ی شاهنامه و مطالب کتاب «در سایه ی سیمرغ» نوشته ی آقای یوسفعلی میرشکاک، و اما در مقدمه ی شاهنامه:
حکیم این جهان را چو دریا نهاد
برانگیخته موج از و تند باد
چو هفتاد گشتی بر او ساخته همه بادبان ها برافروخته
یکی پهن کشتی بسان عروس بیاراسته همچو شمع خروس
محمد بدو اندون، با علی همان "اهل بیت" نبیّ و وصی
خردمند کز دور دریا بدید
کرانه نه پیدا و بن ناپدید
بدانست کو موج خواهد زدن
کس از غرق،بیرون نخواهد شدن
به دل گفت اگر با نبی و وصی
شوم غرقه،دارم دو یار وفی[1]
که خود بیانگر اعتقاد حکیم به نبوّت و امامت است که یک رکن اساسی ولایت را تشکیل می دهند که در تشریح آن به تفضیل توضیح خواهم داد حتی اعتقاد حکیم به حکومت صالحان را و علاوه بر ابیات فوق، تا جایی که می گوید:
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لِوا و سریر
خداوند جوی و می و انگبین
همان چشمه ی شیر و ماء معین[2]
حکیم در این ابیات، کشتی را فقط برای تمثیل و به عنوان استعاره نیاورده بلکه تمام شیعیان می دانند که اهل بیت (ع) همان کشتی نجات هستند که انسان ها را از دریای هلاکت نجات خواهند داد. و حتی حدیث معروفی را که حضرت امام حسین (ع) را به «سفینه ی نجات» معرفی می کند، همه در ایام محرم به سر در و دیوار دیده اند: اما نکته ی مهم در این بیت است:
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لِوا و سریر
قبل از موشکافی و تشریح این بیت به دو نکته توجه می کنیم:
این که در کتب مجوس یکی از نام های حضرت صاحب (عج)، "خسرو" است و صاحب تاج و پرچم و تخت! و بیت فاخر و زیبای خواجه شیراز (ره) به یاد می آورد:
«خسروا گوی فلک در خم چوگان تو باد»
به توصیف آقای میرشکاک، ولی در شاهنامه، همان "شاه" است و او کسی است از طرف خداوند که تصرف در امور می کند و بر دیگران امارت و سلطنت دارد.
(برای مطالعه ی بیشتر می توانید به کتاب در سایه ی سیمرغ، یوسفعلی میرشکاک مراجعه کنید).
ایشان در کتاب از کیخسرو، به عنوان پادشاهی که به تایید الهی رسیده نام می برد و از زبان افراسیاب درباره ی کیخسرو می گوید:
جهان را به مهر وی آید نیاز
به ایران و توران برندش نماز[3]
از دو نکته ای که اشاره شد، استنباط بند، این است که این بیت:
همانا که باشد مرا دستگیر
خداوند تاج و لِوا و سریر
می تواند بهترین اشاره به سلطنت حضرت موعود باشد، چون توصیف نمادین تاج و لوا و سریر، نه در سیره ی حضرت پیامبر (ص) چنین توصیفی می گنجد و نه در سیره ی مولا علی (ع) و دیگر ائمه علیهم السلام جز وجود مبارک حضرت حجت صاحب الزمان (عج) که دارای قدرت فرمانروایی است که تاج نماد آن است و پرچم عدالت شناسای حکومت او و سریر که جایگاه امارت و امامت او بر امت است در اغلب آثاری که فردوسی پژوهان و گرد آورندگان آثار شیعی، از فردوس گزینش کرده اند فقط ه همان تعداد ابیات مقدسه اکتفا شده است و در برخی از آن ها، خلفای اهل تسنن هم ستایش شده اند و در برخی آن ابیات حذف شده است و در آثاری همچون: «مناقب علوی در آیینه ی شعر فارسی»، دکتر ابوالقاسم رادفر؛ «سیمای مهدی موعود در آیینه ی شعر فارسی»، محمد علی مجاهدی؛ «تدوین موضوعی شاهنامه» دکتر محمود رضا افتخار زاده؛ «بوسه بر خاک حیدر»، علی بوالحسنی و «جلوه های ولایت در شعر فارسی»، احمد احمدی بیرجندی و ... .
در تمامی این آثار و دیگر پژوهش ها، تنها به انتقال برخی ابیات ازاین کتاب به آن کتاب انجام شده است...