یادمہ وقتی شروع بہ ڪاری میڪردن بچہ ها و نوجوونا مثل دورش میگشتن این مرد بزرگ با رفتار و ڪردار صادقانه اش، با اون چهره آرومش، با ملیحش همہ رو خودش میڪرد. توی شبای احیا بچہ ها را جمع میڪرد و بهشون یاد میداد. ایشون بسیار قوی داشتن و وقتی ڪسی صحبت از نشدن ڪاری میڪرد، خیلی آروم با اون لبخند زیبا میگفت میشہ، شما بگو خدا ڪمڪت میڪنہ و همین رفتار ایشون، باعث ایجاد .بہ.نفس توی جوونا میشد 🌷 🌹 https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1