سرنیزه یا یک کلاه‌خود سالم تحویل گرفته بودم که آسیب دیده بود و باید به خلیل تحویل می دادم. وقتی وسیله را دید ناراحت و عصبانی شد، گفت چیزی که به تو تحویل دادیم سالم بود ولی الان خراب شده. گفتم خب مگر چه عیبی دارد، گفت من پدرم از سال 58 در کمیته بود اما اجازه نداد سر سوزنی از بیت المال وارد زندگیمان شود؛ از من نخواه به خاطر تو پول بیت المال حتی به قیمت سر سوزنی وارد زندگی‌ام شود. راوی:همرزم‌شهید 📆مناسبت مرتبط: تاریخ تولد تاریخ شهادت https://eitaa.com/saberin_shahid_ghafari1