Γ ﷽.࿐჻ •🍂🕊 ‌. «حدیثِ باران» امشب چه خوش سروده، ایزد حدیثِ باران مِی می‌چکد از این مَه، در ماهِ روزه‌داران این مژده سر رسیده، نَجمی دگر دمیده شاهی جوان رسیده، از تیره‌ی نگاران شد چشمِ صاحبِ خاک، روشن ز نور افلاک از بَدرِ آن شهِ پاک، شد عیدِ خاکساران بر سبقه‌ی پریشان، رو کن به سوی ایشان حاجت بِبر به پیشِ، آن ناجی دُچاران برگو به شاهِ مَستان، ساقیِ حق‌پرستان کوری چشمِ پَستان، جامی بده به یاران سجاد رستمعلی (تهمتن) پ.ن: ۱. ایزد: خدا ۲. حدیث: ماجرا، حکایت ۳. مژده: خبر خوش، بشارت ۴. سر رسیده: ناگهانی وارد شده ۵. نجم: ستاره، کوکب ۶. تیره: دودمان، نسل ۷. نگار: معشوق، دلبر ۸. صاحبِ خاک: ابوتراب، لقب امیرالمؤمنین(ع) ۹. افلاک: چرخ، گردون، سپهر، آسمان‌ها ۱۰. بدر: ماه کامل، ماه شب چهارده ۱۱. خاکسار: خاک‌آلوده، آنچه همانند خاک است، آنچه متعلق به ابوتراب است. ۱۲. سبقه: سابقه، پیشینه ۱۳. پریش: سرگردان، سرگشته ۱۴. حاجت: درخواست ۱۵. ناجی: نجات‌دهنده ۱۶. دچار: گرفتار، مبتلا ۱۷. حق‌پرست: یکتاپرست، مؤمن ۱۸. مست: عاشقِ مستغرق در معشوق، صاحبِ شوق ۱۹. پست: فرومایه ۲۰. جام: ساغر، پیاله، ظرف شراب، قلب عارف که مالامال از معرفت باشد. ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️ عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید!