. امشب شب شهادت مرتضاست امام ما کشته ی تیغ جفاست زینب و عباس وحسین در عزاست موسم ماتم است خون دل عالم است علی رود به سوی زهرا راحت شود از رنج و غمها واویلتا آه و واویلا(۲) حسین و زینب و حسن بی شکیب گوید حسن چنین سخن با طبیب بنگر طبیبا تو به یار غریب خون دل ما مکن زخم او وا مکن بنگر که مظلوم و غریب است ذکر همه امن الیجیب است واویلتا آه و واویلا مظلوم عالم مرتضی خموش است کوفه زداغ علی در خروش است ناله ی زینب علی به گوش است زین الم دخترش میزند بر سرش بابا مرو به حق زینب جانم دگر آمده بر لب واویلتا آه و واویلا خانه ی حیدر غرق در محن شد ماتم زده از داغ او حسن شد علی به دست مجتبی کفن شد آمده نورعین دیده گریان حسین گوید پدر غم شد نصیبم بعد از تو بابا من غریبم واویلتا آه و واویلا .