مےگفت : توۍگودال‌شھیدپیداڪردیم هرچه‌خاڪ‌بیرون‌میریخت‌باز بر‌میگشت..! اذان‌شدگفتیم‌بریم‌فردابرگردیم شب‌خواب‌جوانۍرادیدم ڪه‌گفت : دوست‌دارم‌گمنام‌بمانم بیل را بردار و برو🕊(: . .