✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ شخصی روزی با خدا مکالمه‌ای داشت: خداوندا دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟ خداوند آن مرد را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد‍ مرد نگاهی به داخل انداخت درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر و مریض حال بودند به نظر قحطی زده می آمدند آنها در دست خود قاشق‌هائی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته‌ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می‌توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر کنند اما از آنجائی که این دسته‌ها از بازوهایشان بلندتر بود نمی‌توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند مرد با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد خداوند گفت: تو جهنم را دیدی آن ها به سمت اتاق بعدی رفتند و خداوند در را باز کرد آنجا هم دقیقاً مثل اتاق قبلی بود یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن که دهان مرد را آب انداخت افراد دور میز مثل جای قبل همان قاشق‌های دسته بلند را داشتند ولی به اندازه کافی تپل و قوی بودند می‌گفتند و می‌خندیدند آن شخص گفت: نمی‌فهمم خداوند جواب داد: ساده است فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می‌بینی؟ اینها یاد گرفته‌اند که به یکدیگر غذا بدهند در حالی که آدم‌های طمعکار تنها به خودشان فکر می‌کنند ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ °❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°