منتظر منجی در روزگاری دور، در سرزمینی بی‌پایان و پر از ظلمت، مردمانی زندگی می‌کردند که در دل شب‌ها به امید طلوع روشنایی روز، دل به دعا و اشک می‌سپردند. آنها به این باور رسیده بودند که روزی مردی از دل تاریخ خواهد آمد که جهان را از ظلم و فساد نجات دهد. این مرد، "منجی" نامیده می‌شد. در میان مردم، از نسل‌های پیشین، حکایت‌های زیادی از ظهور چنین فردی وجود داشت. در روایت‌ها آمده بود که منجی از تبار پادشاهان آسمانی خواهد بود. در میان زمینیان زندگی خواهد کرد، اما نه همچون دیگران، بلکه با ویژگی‌هایی خاص که او را از دیگران متمایز می‌سازد. صدای او همچون طوفانی پر قدرت، دل‌ها را به لرزه درمی‌آورد و چشم‌های کسانی که در انتظارش بودند، به تابش نورانی از آسمان خواهد افتاد.