. گذشت… جاده‌های بین‌الحرمین آرام گرفت، خاک مسیر نشست، پرچم‌ها هنوز تکان می‌خورند اما نگاهشان دیگر زائری را نمی‌بیند… دل‌ها هنوز در کربلا جا مانده، در آن لحظه‌ای که زائر آخرین نگاه را به گنبد انداخت و گفت: «السلام علیک یا اباعبدالله»… ای حسین… دلم نمی‌داند این بغض را کجا ببرد… دلم هنوز وسط همان جاده‌ای‌ست که غروب، صدای روضه‌خوانی‌اش با گریه‌ی زائرها قاطی شده بود. خدایا! این شوق و اشتیاق را از ما نگیر… اگر امسال فقط نظاره‌گر بودیم، سال بعد ما را هم در صف عاشقان راهی کن… که ما هم بگوییم: «حسین جان، آمدم… حتی اگر پای پیاده، حتی اگر با دل شکسته…»💔