بسم الله الرحمن الرحیم
🔺 نماهنگ «شعر کال» تقدیم نگاه شما.
«شعر کال»
وقتی که خون، مُرکّبِ رقصِ خیال شد
دنیا بسان محمل امری محال شد
سخت است باور سخن دلسپردگی
وقتی که عقلِ بیخِردِ دون وَبال شد
تصویر یک مجاهد تنهاست واژههام
یک واژهی غریب برایم چو بال شد
«حا، سین و یا و نون» و دگر جنگ بود و دود
صد تیغ و نیزه و قلمم لالِ لال شد
تیری به قلب واژهی بیانتها نشست
از اسب سرنگون شه ایزد خصال شد
شب، خنجری به دست به گودال میرود
صدرِ حسین مجلس آن بدسگال شد
آمد هلال آب دهد شاه تشنه را
«سیراب خون شده است» جوابِ هلال شد
چون نعلِ تازه نقش بر آن جسم پاره شد
قدِ خدایِ صبر چونان حرف دال شد
«زا، یاء و نون و با»، علم از خاک برگرفت
با صبر، او، بانی این شور و حال شد
روضه تمام، قافیهها سینه میزنند
سهمم ز باغ سیب، همین شعر کال شد
سجاد رستمعلی (تهمتن)
پ.ن:
۱. محمل: آنچه در آن کسی یا چیزی را حمل کنند.
۲. دون: پست و فرومایه
۳. وبال: گناه، تقصیر، دنباله
۴. ایزد خصال: دارای سجایا و خصلتهای الهی
۵. صدر: سینه
۶. بدسگال: بد طینت، بدسرشت، دشمن
۷. هلال: هلال بن نافع، از لشگریان عمرسعد که از راویان صحنه شهادت سیدالشهداء علیه السلام است.
۸. بانی: بنیانگذار، موسس
#محرم
#امام_حسین
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
🌐
کانال سرودههای سجاد رستمعلی (تهمتن):
🆔
@TahamtanPoems