#تلخند: ☺ 😔😔
روزی گذشت «پورشه»ای از گذر گهی
فریاد و آه ناله ز هر کوی و بام خاست
پرسید زان میانه یکی کودک
#فقیر
این اسب کیست مادرم؟ اسب پادشاست؟
آن یک جواب داد چه دانیم ما که چیست
پیداست آن قدر که الاغی گرانبهاست
نزدیک رفت پیرزنی گوژپشت و گفت
این خر گمان کنم که خر مایه دارهاست
کودک به گریه گفت: برایم نمی خری؟
این اسب، با کلاس و نجیب است و سربه راست
مادر به گریه گفت عزیز این که اسب نیست
این پول نفت ماست که در جیب اغنیاست
مردی که جیب ما و تو را می زند گداست
این گرگ سالهاست که با گله آشناست!
@sad_dar_sad_ziba
🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈🌈