توضیح مرحوم فرشچیان درباره نفاشی ضامن آهو
سال ۵۸ برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکترها اصرار داشتند که حتماً عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند و من در این فواصل متوسل بودم به امام هشتم که «آقا کمکم بفرمایین». در آخرین آزمایش قبل از عمل جراحی، دکترها شگفتزده گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفتهای و خود را مداوا کردی؟!
هر چه به دکترها گفتم من جایی نرفتم، شما چه میگویید؟
آنها باور نمیکردند و به من گفتند که قلب شما کامل سالم است و نیازی به عمل ندارد. شما درمان شدهاید!
به دکترها گفتم من نزد دکتر اصلی رفتهام!
پس از این اتفاق ، تصمیم گرفتم تابلوی «ضامن آهو» را بکشم. تابلو ۶ ماه طول کشید. وقتی به قسمتهای چهره مبارک حضرت امام رضا علیه السلام که رسید، به دلم افتاد که تمثال حضرت را بکشم. لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت تشریف آرودند و این اتفاق تا سه شب تکرار شد و این افتخار را داشتم که چهره حضرت را در نور بکشم.
🌹🌹🌹🌹
وقتی طراحی ضریح امام رضا علیه السلام تمام شد، یک تسبیح صد دانه یاقوت احمر بسیار زیبا آوردند و گفتند چون پول نگرفتی، این را به عنوان هدیه بپذیر. گفتم من باید پول بدهم به امام رضا(ع) که این منت را بر من گذاشتهاند که ضریحشان را طراحی کردهام. لطفاً این تسبیح را به من ندهید، چون اگر مجبور شوم بپذیرم، آن را میبوسم و میبرم داخل ضریح حضرت میاندازم.
@sadrasabzevar