🔰♻️🔰♻️🔰♻️ 🔆داستان زنان پاک در قرآن 🔆 💠قسمت دوم💠 6⃣- صفورا دختر شعیب ، همسر موسی نمونه حیا و حسن انتخاب بود «فَجَآءَتْهُ اِحْدیهُمَا تَمْشی عَلَی اسْتِحْیَآءٍ... یَآ اَبَتِ اسْتَءْجِرْهُ اِنَّ خَیْرَ مَنِ اسْتَءْجَرْتَ الْقَوِیُّ الاَْمینُ ؛ دختر شعیب در هنگام دعوت از موسی به سوی پدرش نهایت حیا، و آزرم را رعایت نمود و به رغم تهیدستی موسی ملاک گزینش را امین و توانا بودن می داند.»7 سائحات کسانی هستند که با گامهای خود از مسجدی به مسجد دیگر و از معبدی به معبد دیگر هجرت نموده ، با بدنهای خود در پی اطاعت و انجام دستورات پروردگار می روند5. 7⃣- الیزابت همسر زکریا از صالحات و خاشعات بود «فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَ وَهَبْنَا لَهُ یَحْیی وَ اَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ اِنَّهُمْ کَانُوا یُسَارِعُونَ فِی الْخَیْرَاتِ وَ یَدْعُونَنَا رَغَبًا وَ رَهَبًا وَ کَانُوا لَنَا خَاشِعینَ ؛ ما همسر زکریا را برایش صالح گردانیدیم ، آنها در کارهای خیر سبقت می گرفتند و ما را با حالت بیم و امید دعا می کردند و همواره در برابر ما خاضع و خاشع بودند.»8 8⃣- حنه همسر عمران از متصدقات و صادقات و مخلصات بود « اِذْ قَالَتِ امْرَاَتُ عِمْرَانَ رَبِّ اِنّی نَذَرْتُ لَکَ مَا فی بَطْنی مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّیآ... »9 حنه همسر عمران، مادر مریم علیهاالسلام با اخلاص نذر نمود فرزندی را که در شکم دارد خدمتگزار بیت المقدس قرار دهد و به آنجا هدیه کند؛ پس چون فرزندش متولد شد صدق خود را با وفای به نذرش به اوج رساند . 9⃣- همسر ایوب نمونه صبر و ایثارگری و خدمتگزاری پیامبر بود « وَ اتَیْنَاهُ اَهْلَهُ... »10 « ... وَ وَهَبْنَا أَهْلَهُ... »11 همسر ایوب نمونه بزرگی از ایثار و فداکاری بود ، از همین رو لیاقت یافت که خداوند در قرآن از او به کنایه به نیکی یاد کند ؛ زیرا در هنگام گرفتاری حضرت ایوب و بیماری و تعفن بدن او همه حتی فرزندان از او دوری گزیدند و ترکش کردند و در حالی که ایوب به فقر و فاقه دچار بود و به دلیل بیماری جسمانی حتی کسی برای صدقه دادن نزد او نمی آمد ، فقط همسرش ایثار نموده ، در کنار او ماند و حتی با گدایی برای حضرت ایوب به مدت طولاتی نان و غذا تهیه می نمود و دست از آن حضرت برنمی داشت . افزون بر اینها حاضر شد برای نشکستن سوگند حضرت ایوب بعد از بهبود و تمکن او ، ضربه ضغث را تحمل کند: « وَخُذْ بِیَدِکَ ضِغْثًا فَاضْرِبْ بِهِ وَ لاَ تَحْنَثْ اِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا »12 و هرگز زبان به اعتراض نگشود که ای ایوب! بعد از آن همه صبوری و خدمتی که به پای تو ریختم آیا باید نسبت به من گمان بد ببری و عجولانه سوگند یاد کنی و هم اکنون نیز برای شکستن قسم تو ، من باید ضغث را تحمل کنم ؟! 13 🔹🔹🔹🔹🔹🔹 7-  قصص / 25-26 8- انبیاء / 90 9- آل عمران / 35 10- انبیاء / 84 11 -ص / 43. بنگرید به: قصص انبیاء در المیزان، ص 167 12- ص / 44 100 -13 شلاق را روی هم گذاشتن و یک بار زدن (ضغث)  / تفسیر قمی / ج 2  ص 241-239؛